كافى سى روايت را ذكر نموده است. مؤمن هميشه بايد حمد و شكر خداوند را بنمايد و متوجه باشد كه شيطان غافلش نگرداند، الحمدللّه كما هو اهله الحمدللّه عدد ما في علمه‌.

تفسير شكر

راغب در مفردات گفته است: شكر تصور نعمت و اظهار آنست.[1] و گفته شده كه شكر مقلوب كشر است كه بمعناى كشف است و ضد شكر كفر است كه فراموشى و پنهان نمودن نعمت است.

محقق طوسى قدس اللّه روحه گفته است كه شكر مقابله نعمت بگفتار و كردار و نيت است. و شكر سه ركن دارد:

1- معرفت منعم و صفات او و معرفت نعمت.

2- خضوع و تواضع و مسرت بنعمتها بعنوان اينكه هديه ايست كه از عنايت منعم حكايت مى‌كند.

3- حصول نشاط بكارى كه موجب قرب به منعم باشد، و اين كار به دل و زبان و اعضاء تعلق دارد.[2]

در المنجد آورده است: شكر شكرا و شكورا الرجل و له (و باللام افصح): اثني عليه ... شكر اللّه سعيك اي اثابك ... تشكر له بمعني‌

[1] - قال اللّه تعالى: وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ: اي فحدث بدينه و ما اعطاء اللّه و ما انعم به عليه، موثقة البقباق ص 149 ج 3 اصول كافى.

[2] - كان رسول اللّه عند عائشة ليلتها، فقالت يا رسول اللّه لم تتعب نفسك و قد غفر اللّه لك ما تقدم من ذنبك و ما تأخر؟ فقال يا عائشة الا اكون عبدا شكورا ... ص 150، ج 3، اصول كافي، لكن في السند و هيب بن حفص و لم يثبت صدقه.