يعنى چشم‌كسى‌كه به قتل حسين‌گريان شود و يا قطره‌اى بريزد خداوند او را در بهشت جاى مى‌دهد.

عن تفسير الثعلبى بأسناده: قال مطرنا دماً ايام قتل الحسين. يعنى در روز عاشورا از آسمان خون باريد.

آئينه سكندر

چون سكندر شهر اسكندريه را در سر حد فرنگ معمور كرد، در آن شهر بر كناره دريا براى آگاهى از شورش اهل فرنگ مناره بنا كرد، آئينه حكمت و طلسم مسافه بر آن نهاد و ديده بانى معين كرد تا تهيه آمدن ايشان را در آئينه ديده فوج سكندر را آگاه گرداند، دوبار به اين ترتيب دشمن را شكست دادند، بار سوم ديده بان غفلت كرد اهل فرنگ آمده شهر اسكندريه را خراب كردند و آن آئينه را در ميان دريا انداختند، چون اسكندر را خبر شد باز آن آئينه را از دريا برون آورده بر سر مناره نصب كرد، از آن وقت ايشان بر آن تصرف نيافتند، در تاريخ بهحة العالم گويد طول مناره سه صد گز و قطر آئينه 7 گز و دور آن بيست و يك گز بود، چون زمين در آن نگريستى هرچه در استنبول واقع بودى در آن آئينه ظاهر مى‌بود. انتهى. (از غياث اللغات، از كشف اللغات و برهان)

الارشادى و المولوى‌

قال سيدنا الاستاذ المحقق الخويى رحمه الله تعالى ان الأمر الارشادى لايسقط بالتعذر حيث انه بمنزلة جملة خبرية بخلاف الامر المولوى النفسى، فانه يسقط به لقبح تكليف العاجز. و أيضاً أصالة عدم التداخل فى المسببات عند تعدد الأسباب انما هى فى المولوى دون الارشادى.