حق ميراث خود را از برادر و ساير مردان بگيرد
نفقه زن و حق اسكان او بر شوهر است هرچند زن خود ثروتمند باشد، حق مرد بر زن به
نظر من فقط دو چيز است يكى اينكه بدون اذن شوهر از خانه بيرون نرود دوم اينكه هر
وقت مرد از او اميزش جنسى بخواهد او بايد بپذيرد مگر اينكه در عادت ماهانه و يا در
حال نفاس و يا در روزه ماه رمضان و يا در احرام و يا در مسجد معتكف باشد. نگارنده
درباره حقوق زن كتابى بنام (زن در شريعت اسلامى) نوشته است و خوانندهگان به ان
كتاب كه در دوران جهاد كشور چاپ شده است مراجعه نمايند.
7-
بىبندبارى زنانه:
همانگونه
كه تحقير زن و محروم كردن او از فعاليتهاى اجتماعى و سياسى براى كشور خوب نيست
بىبندوبارى زنها مهلكترين ضربه را بر پيكر سلامتى اجتماع وارد مىسازد، جمعى از
زنان ما به تقليد زنان غربى هوس دارند نيمه برهنه بكوچه و بازار ظاهر شوند و
معاشرت ازاد با مردان را داشته باشند و جمعى از بىتجربهگان بوسوسه خارجيها
ميگونيد آزادى مطلق زنان علامت ترقى و شكوفاهى اقتصاد كشور است و رسانههاى گروهى
غربى- راديوها، تلويزيونها، انترنت، انرا علامت تمدن مىدانند كه همهاش نيرنگ و
فريب است و غرض از اين تبليغات سلب هويت ملى و مغلوب كردن و از بين بردن فرهنگ
شرقيها و حاكميت فرهنگ غربيها بعنوان ملت غالب ميباشد
زن
در غرب هم مظلوم است. او را به اجرت كم بكارهاى شاق استخدام ميكنند و از شيرينى
تربيت فرزندان سالم محروم ساختهاند. محبت مادر و اولاد در غرب بسيار كاهش يافته
در پيرى بايد در اماكن سالمندان و پيران به تنهايى زندگى كنند و تنها سال يكى دو
مرتبه فرزندان بديدن انها ميروند و همين. اينكار جزاى عمل خود زن است كه در جوانى
بچهها را به پرورشگاهاى عمومى مىدهد و خود در خارج منزل بكارهاى ديگرى از قبيل
كسبوكار و شركت در جلسات رقص و عيش و نوش شبانه مشغول است.
و
بدين ترتيب علاقه مادر و فرزند و بطور كلى علاقه فاميلى تا حدود زيادى از بين رفته
است. در حاليكه در شرق زن پير در فاميل خود مورد احترام همه است در غرب بسيار ذليل
و تنها است. زن غربى اگر بزندان رود در انجا به او