معلول نفس ما است و معلول از علت جداشدنى نيست) و حتى به نظر بعضى از
دانشمندان معقول، اعمال ما در برزخ و قيامت به تناسب شرايط محيط[1]
آن دو نشئه، تجسم پيدا مىكند و از نظر علمى همانگونه كه ماده تبديل به انرژى
مىشود، در آن جهان انرژى دوباره تبديل به ماده مىشود و سرنوشت ما را در دو مرحله
مذكور همين مواد، تعيين مىكند، هيچگاه به جان و مال و ناموس و آبرو و حيثيت
انسانى ديگران تعدى نمىكنيم و امنيت اجتماعى خود به خود تحكيم مىشود.
از
يك واعظى نقل مىكنند كه در ميان موتر مسافرين، مردى ثروتمندى به دين و علماى دينى
بدگويى مىكرد و اتفاقا موثر مذكور چپه شد و آن چه كه بر سر موتر از اموال مسافرين
بود بر روى زمين پاشيده مىشود؛ كه دو سه كارتن انار خوب از همان مرد پولدار مغرور
بوده، ناگهان دهاتىها پيدا شدند و انارهاى پراكنده را از روى زمين براى خود جمع
كردند و به دار و فغان مالك آن توجه نكردند!!!
[1] قيد غلبه براى اين است كه
گاهى بعضى از مؤمنين تحت تأثير غضب شديد و يا شهوت شديد مؤقتا اين پليس باطنى را
ناديده مىگيرند و تخلف مىكنند.