رابعا
اگر مذهب جعفرى رسمى نشود، قانون اساسى كه بايد مورد احترام مردم آن كشور باشد،
براى چند ميليون شيعه افغانى جز كاغذ پارهاى بيش نبوده و ارزشى نخواهد داشت. وقتى
قانون اساسى به زور طورى تدوين و تصويب شود كه بالاترين مقدسات يك قوم چند ميليونى
را بىرحمانه توهين كند، آيا از آن قوم انتظار مىرود كه به قانون مذكور احترام
قايل شوند؟
چرا
عقلاى كشور به اين موضوع توجهى به دور از تعصبات نمىكنند و قانون اساسى كشور را
در نظر چند ميليون مسلمان كشور بىارزش و فاقد اعتبار مىسازند؟ بلى، ما مىخواهيم
قانون اساسى ما، مورد احترام همه باشد.
خامسا:
وحدت ملى و اخوت اسلامى، براى شيعه و سنى كشور ما و هر كشور اسلامى ديگر، امر
حياتى است و بزرگترين مانع آن تحقير مذهبى است كه در مهمل گذاشتن ذكر مذهب در
قانون اساسى تبلور پيدا مىكند و منشأ آن تنهاوتنها احساسات جمعى متعصب و افراطى
مىباشد.
سادسا:
رسميت يافتن مذهب يك قشر بزرگ چند ميليونى در قانون