است كه طب قديم به آن باور بود يا از كار افتادن مغز ولو با فرض
ضربان قلب كه طب جديد مىگويد؟ بحث طولانى وجود دارد.
و
اين بحث ثمرات مهم و زيادى دارد كه در كتاب (الفقه و مسايل طبيه) به آن شاره
نمودهايم. و بزرگترين ثمره اين بحث براى داكترها اينست كه بنابر قول ثانى
مىتوانند قلب كسى را كه مغزش از كار افتاده از بدنش بيرون آورند و به بدن مريض
ديگر پيوند زنند و به او حيات تازهاى بدهند.
احتياط
واجب آن است كه در حكم به موت انسان از كار افتادن مغز و توقف قلب از حركت هر دو
مراعات شود، و تفصيل اين بحث در كتاب (الفقه و مسايل طبيه) مذكور است و اللّه
العالم.
(مسأله:
82) موت انسان و حيات مولود بايد به علم ثابت شود و در فرض عدم حصول علم
به امارات معتبر شرعى بايد مراجعه نمود. علامت حيات مولود دو چيز است يكى آواز و
صدا و دوم حركت داشتن.