اين صورت حكومت اسلامى مىتواند زنان و دختران با استعداد را به
مقدار نياز مجبور به ياد گرفتن علم طب نمايد.
و
چون اوضاع زندگانى امروز با گذشته فرق زيادى پيدا نموده كسى نمىتواند براى نفسى
اين وجوب به سيره تمسك جويد و اين تعليم اجبارى در فرض احتياج در همه رشتههاى
علمى و صناعات لازمه از وظايف حاكم شرعى است.
(مسأله
4:) اگر تعلم طب- و هر علم ديگر- بدون ارتكاب بعضى از محرمات در پارهاى
از كشورها ممكن نباشد، شخص مسلمان بايد آن را ترك كند، مگر اينكه بداند حفظ نفس
مسلمان ولو در آينده بر تعلم او متوقف است كه به نظر بعضى از فقهاى معاصر مىتواند
به درس خود ادامه دهد.
(مسأله
5:) بر تمام دانشجويان و محصلين فاكولته طب (دانشكده پزشكى) و پرستاران
و مسئولين گرفتن عكس (اكسريز) و ساير قسمتهاى پزشكى لازم است، همچون ساير مسلمانان
به احكام دينى مقيد باشند، كه هيچگونه استثنائى