در اينكه اخلال و كوتاهى در اين مورد، موجب بركنارى يا مجوز عزل او مى‌شود يا نه؟ بايد به اين مطلب توجه كرد كه تقصير در اين مورد آيا به يكى از شرايط ولى امر و حاكم اسلامى ضرر مى‌رساند يا نه؟ شق اول متعين است؛ زيرا عدالت او از بين مى‌رود لذا از مقامش منعزل مى‌شود.

نگارنده فكر مى‌كند به همين مقدار، مقصود حاصل مى‌شود و لازم نيست موارد وظايف خليفه، يك‌به‌يك كه در كتب فقهى و كلامى قدماء مذكور بوده بيان گردد. زيرا در زمان‌هاى گذشته قانون اساسى وجود نداشته و دانشمندان به تفصيل وظايف حاكم محتاج بودند ولى فعلا وجود قانون اساسى، ما را از تفصيل آن وظايف بى‌نياز نموده است بااين‌حال بايد پاره‌اى از امور متعلق به عنوان اين فصل را به طور مختصر ذكر كنيم:

1- ملت مكلف است رئيس دولت را زير نظر داشته باشد تا حقوق مردم را ناديده نگيرد و به غرور، تكبر، به تخلف از وظيفه مبتلا نگردد.

قرآن مى‌فرمايد: فرعون ملت خود را سبك شمرد (كرامت انسانى و حقوق شرعى آنان را كم‌أهميت دانست) و مردم از او اطاعت كردند اينان قوم و ملت فاسقى بودند. مى‌بينيد كه قرآن در قضاوت‌