نام کتاب : توحيد اسلامى و نظرى بر وهابيت نویسنده : ناشناخته جلد : 1 صفحه : 84
(للنبى، يا للامام) براى مورد مصرف است مانند «إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ ..»[1] و خواننده در سابق معناى عبادت را فهميده و محتاج به تفصيل و طالهى
كلام براى ابطال اين گونه خرافات نيست.
و
خلاصهى كلام كه نذر برى خداوند است ولى ثواب آن براى روح نبى يا ولى و يا
استفادهى مال منذور براى فقرا و امثال آنان، بلى جايز نيست كه قربانى براى غير
خدا باشد (وَ ما أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ).[2]
تبرك
مسلمانان
از صدر اسلام تا كنون به آثار رسول خدا صلى الله عليه و آله و اولياء الله تبرك
جسته و مىجويند، و آن را مستحسن و نيكو موجب تقرب به حق مىدانند، ولى وهابىها
مردان بىادب و خشن را در حرمين شريفين مأموريت دادهاند مشركين مسلمان را توهين و
تحقير و فحش دهند و آنان را بزنند و تكفير نموده مشرك بگويند، كه همهى اين اعمال
در دين اسلام حرام مىباشد «ينتقم الله منهم».
هزاران
مسلمان شوق دارند ضريح منور و منبر معظم حضرت رسول و ديوارهاى خانهى كعبه را
ببوسند و تبرك بجويند، ولى اعراب سعودى با سرسختى لجوجانه از آن جلوگيرى مىكنند.
به
اين توزيع كنندگان شرك و متعصبين عنود بايد گفت كه تبرك به صلحا و اولياى زنده و
مرده و به آثار آنان، عبادت به آنان شمرده نمىشود، و قبلًا معناى عبادت بيان شد
بلكه قرآن و سنت آن راتجويز كرده است:
1-
فَلَمَّا أَنْ جاءَ الْبَشِيرُ أَلْقاهُ عَلى وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِيراً ..
(يوسف: 96). يعقوب پيراهن يوسف را بر رويش انداخت و بينايى چشم خود را دو باره
يافت، ضريح رسول اكرم خاتم (ص) مشرفتر از پيراهن يوسف عليه السلام است، ماليدن رو
به آن و بوسيدن آن چه عيبى دارد؟!.
1-
صحابه در ربودن قطرات آب وضوى آن حضرت (ص) بر يكديگر سبقت مىگرفتند (صحيح بخارى،
ج 3، ص 255).
2-
سائب مىگويد: خالهام مرا به خدمت پيامبر برد و گفت فرزند خواهرم بيمار است،
پيغمبر وضو گرفت و از خدا برايم بركت خواست و وضو گرفت من از آب وضوى پيامبر نوشيدم
(صحيح بخارى، ج 4، ص 227، و نيز صحيح مسلم).
3-
راوى مىگويد: مردم دستهاى پيامبر (ص) را بر روى خود مىكشيدند، من هم دست او به
رويم كشيدم، و دست او خشبوتر از مشك بود (صحيح بخارى، ج 4، ص 226).