نام کتاب : توحيد اسلامى و نظرى بر وهابيت نویسنده : ناشناخته جلد : 1 صفحه : 66
بنا بر اين فتواى پسر عبد الوهاب باطل مىشود و حتى در فرض دوم
نمىشود حكم به حرمت داد و سفر براى ساير مساجد را حرام دانست، بلكه آن را بايد بر
كراهت حمل نمود؛ در صحيح بخارى و صحيح مسلم و غيرهما آمده است كه پيغمبر (ص) هر
روز شنبه پياده و سواره به مسجد قبا مىآمده.
فصل
چهارم: شفاعت خواستن
از
نظر عقلى لزومى براى شفاعت وجود ندارد؛ زيرا خداوند از يك طرف عالم و محيط به همه
امور و قادر به هر چيز است و از طرف ديگر عادل و ارحم الراحمين است و قرآن هم مبين
همين امور است؛
بنا
بر اين آيات شريفه كسانى كه خداوند به آنان اذن شفاعت ميدهد و در پيش خدا عهد
گرفتهاند شفاعت مىكنند و شفاعت آنان نافع واقع مىشود، و مسلمان حق اعتراض بر
خداوند را ندارد و حتما بايد به صحت آن معتقد گردد. بعضى از دانشمندان عالىقدر
مىگويند: روايات از طريق شيعه و سنى به حد تواتر رسيده است و متقى هندى بيشتر از
80 روايت را در جلد هفتم كنز العمال نقل كرده است.
در
اين جا فقط به يك روايت كه از طريق شيعه و سنى وارد شده است اكتفا مىكنيم:
نام کتاب : توحيد اسلامى و نظرى بر وهابيت نویسنده : ناشناخته جلد : 1 صفحه : 66