responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : توحيد اسلامى و نظرى بر وهابيت نویسنده : ناشناخته    جلد : 1  صفحه : 13

واجب، منافى توحيد است، دسته‌اى از متكلمان نظريه‌ى دوم را اختيار كرده‌اند.[1] و ظاهراً" علت دچار شدن آنان به تناقض گويى مذكور (نه عين ذات و نه غير ذات) دفع اشكالات از قول اول است و هردو نظريه مربوط به اشاعره (اهل سنت) است.

دانشمندان اماميه و فلاسفه معتقد شده‌اند كه صفات خداوند در وجود، عين ذات مقدسه اوست، نه اينكه معانى زايد بر ذات باشد، و به عبارت روشن‌تر علم او عين ذات اوست، و قدرت و حيات او عين علم و ذات است و ذات عين علم و قدرت و حيات او و اين وحدت مصداقى و وجودى است نه مفهومى؛ زيرا مفهوم ذات با صفات و مفهوم علم با قدرت و مفهوم حيات با مفهوم علم و قدرت قطعاً متغاير است، مثلا مفهوم احمد با مفهوم پدر، حسن با مفهوم شوهر شريفه و جد جواد متغاير است، ولى مصداق بر يك فرد منطبق مى شوند.

شيخ مفيد اين قول را به معتزله (غير از اصحاب احوال) و اكثر مرجئه و جماعتى از اصحاب احاديث نيز نسبت داده است و چند سال قبل بعضى از دانشمندان اهل سنت افغانى كتابى در كابل به نشر رسانيد كه صريحا اين قول را اختيار نموده بود، بزرگترين مشكله‌ى قول اين است كه واجب الوجود در مرتبه ذاتش فاقد صفات كماليه مى‌گردد؛ زيرا صفات در مرتبه‌اى ذات موصوف وجود ندارد، و متأخرند ورنه عين ذات مى شوند، و عقل سليم نقص واجب الوجود را نمى‌پذيرد بلكه او را كامل و علت هر كمال ممكن مى‌داند، علاوتاً كه سوال عمده ديگرى را به دنبال مى‌آورد كه ذات فاقد علم و قدرت و حيات چگونه مستلزم اين صفات مى‌شود و لزوم آن از كجا بدست مى‌آيد؟

مادى‌ها مى‌گويند مبدأ عالم فاقد شعور و قدرت و اختيار است ولى آثار آن از باب اتفاق داراى حكمت و اتفاق و نظام خارق العاده‌ى است كه تا حدى محسوس و تا حدى در علم نجوم و فيزيولوژى و غيره مبرهن است. ولى موحدين اين ادعاى مادى‌ها را رد مى‌كنند؛ تصادف و اتفاق را خلاف عقل و فطرت انسانى مى‌دانند و قبول ندارند كه ماده فاقد علم و ادراك نظام بيافريند و جهل، علم و قدرت را در پى آورد، و اين بحث در محل كلام ما نيز متوجه مى‌گردد.

به هر حال براى عينيت صفات با ذات (توحيد صفاتى) دلايل زيادى اقامه شده است كه ما پاره‌اى از آن ها را درين جا مى‌آوريم:


[1] عضدى در مواقف آن را به نحوى توجيه مى كند كه به قول اول بر مى گردد، ولى سيد شريف در شرح مواقف بر آن ايراد مى گيرد، ص 472، ج 3.

نام کتاب : توحيد اسلامى و نظرى بر وهابيت نویسنده : ناشناخته    جلد : 1  صفحه : 13
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست