نام کتاب : تصويرى از حكومت اسلامى در افغانستان نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف جلد : 1 صفحه : 202
ما ارتباط دارد اشاره كنيم و از
درد دل زياد درين مقام صرفنظر نمائيم كه تمامشدنى نيست.
1-
با تجزيه كشورهاى اسلامى بهر نامى كه باشد شديدا در قول و عمل مخالفت شود، كه جز
تقويه استعمار كفر و تضعيف جهان اسلام نتيجه ديگرى ندارد.
چرا
صحرا از مراكش (المغرب) جدا شود؟ اين جدائى بنفع كى ميباشد، آيا وابستگى مردم آنجا
را به غرب و يا كمونيستها بيشتر نمىكند؟ چرا رژيم مراكش اسلامى نشود كه همه مردم
برادروار زندگانى كنند.
2-
چرا پشتونستان از پاكستان جدا شود كه روسها جاى پائى براى خود پيدا كنند؟ داود
احمق بدون منطق درين راه اصرار ميورزيد و براى افغانستان و پاكستان درد سر خلق
ميكرد، ميگويند دولتهاى پاكستان به سفراى مقيم كابل ميگفتند كه به حرفهاى شاه سابق
درباره پشتونستان ترتيب اثر ندهند كه او در اثر فشار روسها گاهى مجبور ميشود چنين
اظهاراتى بكند، معلوم بود كه ادعاى استقلال پشتونستان نقشه شيطانى روسها بود.
بنگلهديش از تجزيه خود چه سودى برد و چه مشكل اقتصادى و معنوى او حل شد؟
بلى
بايد در پاكستان حكومت اسلامى بوجود آيد و عدالت اجتماعى و آزادى در ميان
پنجابىها و سنديها و بلوچها و پشتونها و ساير اقوام مردم پاكستان تطبيق شود و با
هم برادرانه زندگانى كنند.
3-
ما نبايد اجازه دهيم كردستان دولت جداگانهاى بوجود آورد كه پرورشگاه مكروب
استعمار گردد بلكه تلاش كنيم رژيمهاى عراق و تركيه همانند نظام ايران اسلامى شود و
كردها در سراسر كشور به حقوق حقه اسلامى خود برسند.
در
عوض اريتره بايد از چنگال خوين حبشه ماركسيست بيرون آيد و به آغوش جهان اسلام
بازگردد.
بلى
به جهان اسلام برگردد نه بدامن آلوده ماركسيزم و همچنين
نام کتاب : تصويرى از حكومت اسلامى در افغانستان نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف جلد : 1 صفحه : 202