نام کتاب : تصويرى از حكومت اسلامى در افغانستان نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف جلد : 1 صفحه : 116
حديث ما را روايت نموده و در
حلال و حرام ما نظر انداخته او را بعنوان حكم و داور بپسندند كه من او را حاكم
قرار دادهام .. ازين حديث برميآيد كه حكم عالم مجتهد ولو متجزى در حل دعوى نافذ
است و بايد مورد قبول واقع شود و جمعى از دانشمندان ميگويند كه اطلاق قول امام (ع)
فانى قد جعلته عليكم حاكما غير قضا را نيز شامل ميشود حكم او مطلقا حجت است ولى
قدر متيقن در مقام تخاطب از حاكميت همان قضاوت است و بس و اعتماد بر اطلاق بسيار
زيادهروى در استظهار ميباشد بلكه با توجه باوضاع زمان ائمه و دور بودن آنان از
حكومت و قدرت، قرار دادن حكومت مطلقه براى فقها در آن زمان كار بيهودهاى بوده است
و بعيد نيست كه مرد منصف با اطمينان خاطر بگويد كه مراد همان قضاوت تنها است و
حكومت مطلقه به ذهن متكلم و مخاطب خطور نكرده است. علاوه بر آن سند روايت بمعمر بن
حنظله ضعيف است و هرچه كه درباره اعتبار روايت گفتهاند قابل اطمينان و اعتماد
نيست.
3-
ما عن امير المؤمنين عن رسول الله (ص):
اللهم
ارحم خلفائى ثلاث مرات، فقيل له يا رسول الله من خلفاءك قال: الذين يأتون من بعدى
و يروون عنى احاديثى و سنتى فيعلمونها الناس من بعدى[1].
حضرت
پيامبر (ص) فرموده است: خداوندا جانشينان مرا رحمت بفرما (سه مرتبه) به ايشان عرض
شد جانشينان شما كيانند؟ فرمود آنانيكه بعد از من مىآيند حديثها و سنت مرا نقل
ميكنند و بمردم تعليم ميدهند.
ظاهر
حديث اثبات خلافت مطلقه است چون هيچگونه قيدى ندارد، بنابرين ولايت مطلقه راويان
ثابت ميشود، و به سخن ديگر اطلاق حديث تقاضا دارد كه راويان در همه شئون و انواع
ولايات و اختيارات بجز نبوت و آنچه كه از خارج اختصاص آنرا به رسول خدا (ص)
ميدانيم جانشينان
[1] - صدوق آنرا در چهار كتاب خود با تفاوتى روايت
نموده. رجوع شود به ص 65، ص 66 و ص 101 ج 18 از الوسائل.
نام کتاب : تصويرى از حكومت اسلامى در افغانستان نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف جلد : 1 صفحه : 116