رحمت
الهى نه تنها سبب ارتباط خالق و مخلوقات است كه مقوّم آنها نيز ميباشد زيرا اگر
رحمت او نبارد هيچ مخلوقى در دائره هستى و وجود داخل نگردد،
وجود
اشيا و بقاى آنان و تمام مظاهر كائنات جلوههاى رحمت خداوند است لذا تمام سورهها
بنام خداوند رحمن و رحيم افتتاح شده است و تنها يك سوره (برائت) از (114) سوره بسم
اللّه ندارد.
رحمت
رقت قلب است كه باعث احسان بغير ميشود ولى خداوند داراى جسم و جسمانيات نيست و رقت
قلب ندارد، بنابراين رحمت او بمعناى مجرد احسان است
يك
اصل كلى
بسيارى
از صفات و افعال مانند علم و قدرت و حيات و اراده و رضا و غضب و رحمت و كراهت و
تكلّم بخالق و مخلوق هردو نسبت داده ميشود و مفهوم آنها در هردو مورد يكى است ولى
مصداق آنها و كيفيت نسبت آنها متفاوت است كه فهم اين تفاوت در تكميل معارف و عقايد
دينى مؤثر است.
مثلا
قيام علم و قدرت بنفس انسان حلولى است و در خداوند ذاتى، كه فهم تفصيلى آن براى ما
بسيار دشوار است ولى براهين عقلى ميگويد صفات خداوند عين ذات اوست نه زائد بر آن.
علم ما يا حصولى است و يا حضورى ولى علم خداوند كه عين ذات اوست نه حصولى است و نه
حضورى، خداوند در ازل به مخلوقات خود تا ابد محيط و عالم بوده است ولى در ازل نه
صور اشياء تحقق داشته و نه وجودات خارجى آنها حتى بنحو اجمال و اندماج، و