اهتداى بندگان بستگى دارد، بنده مؤمن هرچه بيشتر
برود زيادتر به او ميرسد.
اينهم
شواهد اين مطلب.
1-
وَ الَّذِينَ اهْتَدَوْا زادَهُمْ هُدىً. كسانيكه هدايت را
پذيرفتهاند هدايتشان بيشتر شده است.
2-
فَرِيقاً هَدى وَ فَرِيقاً حَقَّ عَلَيْهِمُ الضَّلالَةُ. دستهاى
را هدايت فرموده دستهاى گمراهى بر آنان ثابت گرديده است.
3-
إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ. وقتى بنده
بر خود ستم ميكند هدايت خاصه به او نميرسد.
4-
وَ اللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ. خداوند
هركسى را كه بخواهد به راه راست هدايت ميكند، و اينكس همان كسى است كه هدايت اولى
را پذيرفته است.
5-
وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ
الْمُحْسِنِينَ، آنانيكه در راه ما تلاش ميكنند، حتما آنان را براههاى خود هدايت
ميكنيم، بنابراين سؤال مسلمانان و حتى اولياء و مخلصين هدايت خدا را تحصيل حاصل
نيست.
بحث
هدايت و ضلالت از نظر قرآن و عقل بحث طولانى است و تا حدى پيچيده و اين رساله موضع
مناسب ذكر آن نيست و ما در كتابهاى ديگر خود آن را تحليل كردهايم و اللّه العالم.