جواب: درست نيست، بايد هر دو راضى باشند و نيز پدر يا پدر پدر (پدر كلان پدرى): دختر هم راضى باشد.

سوال (953): خانمى هستم، سه سال از ازدواجم مى‌گذرد، با اجبار بوده و خودم به اين ازدواج راضى نبودم. رابطه خوبى باهم نداريم وهر روز باهم مشاجره داريم، هر قدر به او مى‌گويم، كه بايد از هم جدا شويم او به حرفم گوش نمى‌دهد، لطفاً راهنمايى كنيد كه چه كنم؟

جواب: اگر در حين خواندن عقد، شما راضى نبوديد، عقد شما از اول باطل بوده، اما اگر به عقد راضى بوده ايد و اجازه داده‌ايد، ولى حالا به مشكل برخورده‌ايد، عقد شما صحيح است. و براى حل مشكلات تان، اگر خود تان نمى‌توانيد از طريق افرادى نزديك طرفين كمك بگيريد، شايد حل شود، انشاءالله.

سوال (954): دخترى را كه تازه به دنيا آمده بود، به نام پسر عمويش كردند. تا وقتى بزرگ شدند با هم عروسى كنند، حالا هر دوى آن‌ها بزرگ شده‌اند و همديگر را قبول ندارند و پسر به خاطر اين‌كه با دختر عروسى نكند به خارج سفر كرد و دختر هم مى‌گويد، كه اگر مرا به عقد او در آوريد خودكشى مى‌كنم، اما خانواده پسر قصد دارند كه پسر خود را از خارج به زور آورده و به اجبار او را وادار به ازدواج كنند، به نظر شما آيا اين كار درست است؟

جواب: اين كار غلط و احمقانه است. عقد اجبارى و به زور باطل است، و زنا به حساب مى‌آيد، نكاح بى رغبت به جدايى مى‌انجامد، به هيچ وجه اين كار نشود.

سوال (955): دخترى كه از نامزد خود راضى نباشد، اما فاميلش او را اجبار كند، راه حل چيست؟

جواب: فاميلش حق ندارد كه او را به زور نامزد كند.