شكستن ديوار برلين‌

متاسفانه وقتى‌كه‌ما پيروز شديم، اراده مجاهدين سُست شد، مجاهدين اراده خود را از دست دادند، همه به اين فكر افتادند كه" چوكى" رياست جمهورى به" كى" مى‌رسد؟!! نيت‌هاى پاك و ارادهاى قوى آنان از بين رفت. زمانى‌كه دشمن برما حمله كرد، ما دشمن را شكست داديم، دشمنى‌كه نصف دنيا را تحت كنترل داشت و نصف ديگر آن، از او مى‌ترسيد، شوروى‌ها براى اولين‌بار در تاريخ حيات سياسى خودشان به دست تواناى مجاهدين‌ما طعم تلخ شكست را تجربه كردند. دنياى غرب از شوروى مى‌ترسيد، يك‌مرتبه من در آلمان غربى رفته بودم، مرا بردند پيش ديوارى‌كه شوروى‌ها آن را ساخته بودند تا آلمان شرقى را از آلمان غربى جدا كنند، آلمانى‌ها نيز در آن‌جا بودند، من گفتم: اين ديوارى را كه شما از آن مى‌ترسيد، من مى‌بينم كه درز كرده است، نگفتم كه يك‌سال يا دوسال بعد، گفتم: اين ديوار درز كرده است و در دراز مدت مجاهدين مسلمان افغانستان اين ديوار را از بين مى‌برند، اين حرف‌هاى من براى آنان خيلى تأثير كرد، گفتند شما مى‌توانيد؛ و لى‌ما نمى‌توانيم، فهميدند كه ما اراده داريم و از شوروى نمى‌ترسيم، در غرب مردم از نام شوروى مى‌ترسيدند. از حرف‌هايى‌كه من گفتم خوش‌شان آمد، يك مقدار پول به من دادند كه در جبهه مصرف كنم. من در دراز مدت گفتم؛ اما يكى دوسال بيشتر نگذشت كه اين ديوار با سنگ خشت و همه چيز خود از روى زمين برداشته شد.

ضعف مجاهدين‌

شوروى بسيار مفتضاحانه شكست خورد، اين شكست از بركت جهادما بود؛ ولى اراده فرق مى‌كند، اراده مجاهدين ناشكن بود، اراده قوى در راه خدا ناشكن است و شكست نمى‌خورد، با اراده قوى انسان مى‌تواند كوه را از جايش بركند. «وَالّذينَ جاهَدوا فينا» اگر تلاش شما در راه من باشد، «لَنَهدِينّهُم سُبُلَنا» اگر مسئله چوكى و رسيدن به قدرت در نظر