بيرون شد، به محض اين‌كه بيرون گرديد، مقداد آمد، على (ع) از مقداد پرسيد، دراين هنگام روز كجا مى‌روى؟ او گفت: يا على (ع) احتياج مرا از خانه بيرون كرد، هيچ چيز در خانه‌ام يافت نمى‌شود، على (ع) آن يك دينارى را كه از پيغمبراكرم (ص) گرفته بود به مقداد داد و گفت: برو اين يك دينار را براى خود غذا خريدارى كن. مقداد آن يك دينار را گرفت و على (ع) به‌طرف خانه خود برگشت.

پيغمبراكرم (ص) بعد از اين‌كه يك دينار را به على (ع) داده بود، آمد در خانه دخترش فاطمه سلام الله عليها، پيغمبراكرم (ص) مى‌خواست آن غذايى را كه على (ع) خريدارى مى‌كند، با دخترش فاطمه و فرزندانش حسن و حسين يكجا بخورند. على (ع) با دست خالى به خانه برگشت، آن‌حضرت (ص) پرسيد، يا على غذا نخريدى؟! در جواب گفت: نه خير يا رسول الله، مقداد از من مفلس‌تر بود، آن يك دينار را به او دادم، آن‌حضرت (ص) فرمود: قبل از اين‌كه شما در خانه بياييد، جبرئيل موضوع را براى من صحبت كرد و قدرى غذاى آسمانى را نيز با خود آورد، و وحى پروردگار نيز برمن نازل گرديد كه: «وَ يُؤْثِرُونَ عَلى‌ أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ» ديگران را بر خود مقدم مى‌دارند، ولو خودشان احتياج دارند. روحيه ايثار و فداكارى براى انسان بسيار ارزش دارد و ما نيز سعى كنيم كه در را خدا از خود ايثار و از خود گذرى داشته باشيم‌

خطر اختلاف بين مسلمانان‌

آخرين موضوع را كه مى‌خواهم به عرض شما برسانم اين است كه مواظب باشيد بين شيعه و سنى اختلاف واقع نشود، بين فارسى زبان، پشتو زبان و ساير اقوام كه داراى زبان‌هاى مختلف‌اند اختلاف واقع نشود. بزرگ‌ترين اميد دشمنان اسلام در اين" آتش بس" پيشنهادى اين است كه بتوانند يك قوم يا يك نژاد را به‌سوى خود بكشانند و به نام‌هاى‌