نام کتاب : المعاد في ضوء الدين و العقل و العلم نویسنده : المحسني، الشيخ محمد آصف جلد : 1 صفحه : 166
عنصر سوم) ايجاد مىكنيم. منتها
آنها معتقدند عنصر اول و دوم در داخل خود روح است.[1]
مىگفتند شما خيال كرده ايد كه روح جسم نيست؟ روح هم خودش جسم دارد و ما الآن
داراى دو جسم هستيم: يكى جسم مادى و ديگرى جسم روحى، و جسم روحى ما داراى ابعاد
است و مفاهيم رياضى را كه ما در ذهن خود مان تصور مىكنيم و برايش ابعاد خلق
مىكنيم و در عالم ذهن تقسيم مىكنيم، واقعاً ما بُعد رياضى را در ذهن خود مان خلق
مىكنيم و رويش حساب مىكنيم، نه اينكه آن كه در ذهن ماست بُعد ندارد و فقط تصورى
است از بُعد؛ تصور بُعد غير از خود بُعد است. ما هر جا كه درباره رياضيات فكر
مىكنيم و همه ابعادى را كه تصور مىكنيم، نه اين است كه ابعاد خارج را مىبينيم،
بلكه همان ابعاد، ابعادى است كه ذهن ما قدرت خلاقيت آن را دارد و آن ابعاد را در
خودش خلق مىكند.
نظر
مطهرى (ره) در مورد مذهب صاحب اسفار
امثال
ملاصدرا گفته اند معادْ جسمانى است، اما همه معاد جسمانى را بردهاند در داخل خود روح
و عالم ارواح؛ يعنى گفتهاند اين خصايص جسمانى در عالم ارواح وجود دارد؛ و اين فا
صلهاى كه قدما از قبيل بوعلى ميان روح و جسم قائل بودهاند و فقط عقل را روحى
مىدانستند و غير عقل را روحى نمىدانستند، اين فاصله وجود ندارد.
اما
البته اين مطلب مشكل را حل نكرده است؛ يعنى ما اين را با مجموع آيات قرآن نمى
توانيم [تطبيق كنيم.] با اين كه حرف خيلى خوبى است و آن را با دلايل علمى هم
مىشود تأييد كرد، ولى معاد قرآن را با اين مطلب نمىشود توجيه كرد، چون معاد قرآن
تنها در مورد انسا ن نيست بلكه درمورد همه عالم است. قرآن اساساً راجع به عالم
ماده بحث مىكند نه فقط انسا ن. «إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ. وَ
إِذَا النُّجُومُ انْكَدَرَتْ. وَ إِذَا الْجِبالُ سُيِّرَتْ»
التكوير: 1- 3 مربوط به قيامت است؛ «يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ
غَيْرَ الْأَرْضِ» فقط ارضِ روح ما را
[1] - البته عنصر دوم( انرژى) را نمى شناختند، ولى جسم
را مى شناختند.
نام کتاب : المعاد في ضوء الدين و العقل و العلم نویسنده : المحسني، الشيخ محمد آصف جلد : 1 صفحه : 166