responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : افق اعلى نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف    جلد : 1  صفحه : 69

در جهان امكان و ماده لايتناهى وجود ندارد ولى آنقدر زياد است كه به تعبير قرآن قابل احصاء و شمردن نيست و بايد بحد مقدور قلباً و عقلًا و عملًا شكر گزارى نمود[1]

قابل توجه: كلمه (الحمد لله) در سوره فاتحه ظاهراً براى حمد ذات نيامده و براى شكر نعمتها آمده است و قرينه‌ى آن كلمه «ربّ» است دقت كنيد. و احتمالًا اكثر موارد حمد در قرآن به معناى شكر بر نعمتها باشد و حمد بر ذات چون‌ «وَ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ ....» مى‌باشد. (الإسراء: 111)

بحث و تحقيق‌

آنچه از كلمه‌ى (عالمين) در موارد إستعمال آن در آيات متعدد قرآن به دست مى‌آيد، مراد از آن اصناف و اقسام إنسان است‌[2] و بعضى از اين آيات تقريباً صريح در مقصود است. و لذا گفته شده كه معناى جمع كمتر از معناى مفرد آن است.

و از جمله اى از آيات مشتمل بر اين كلمه به دست مى‌آيد كه قابليت انطباق بر هر چيز را دارد مانند (الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ)[3] و يا إنطباق بر هر موجود عاقل مانند إنسان وجن و ملك و ساير عقلاى جهان را.

به هر حال احتمال مى رود كه تفسير المنجد كه عالم را به معناى كلمه «كون» عربى و كلمه «جهان» فارسى گرفته، معناى مصطلح باشد نه معناى لغوى.

به هر صورت ممكن است دسته دوم را بر دسته اول آيات حمل كنيم و بگوييم عالمين‌


[1] - عقيده من اين است كه حُسن حمد و حتى وجوب آن شرعى و تعبدى و يا عقلايى است نه عقلى؛ زيرا در مقابل موجود لايتناهى كه مجرد و مطلق كمال است، مفهوم سپاس را مناسب ذات مذكور نمى‌داند، و هم چنين حمد در برابر نعمتهاى واصله او براى رضاى او نيز محصلى ندارد چون او احساسات و رضا ندارد بلى تعبداً حُسن و وجوب حمد فى الجملة ثابت است و ما به آن إيمان داريم و عمل مى‌كنيم.

[2] - اعراف/ 10 و 14- يوسف 104- حجر 70- أنبياء 71 و 91 و 107 شعراء 165.

[3] - فاتح/ 2

نام کتاب : افق اعلى نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف    جلد : 1  صفحه : 69
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست