آقاى خوئى مرحوم، در تفسير
البيان خود، فرق هاى ديگرى بين اين دو كلمه بيان كردهاند كه بى دليل است و ايراد
مفصل استاد محترم ما بر قول مختار، كه مستفاد از روايات است، نيز بى پايه است. و
خواننده محقق مى تواند براى تحقيق اين موضوع به صراط الحق[1]
مراجعه نمايد.
سخن
آخر، اين كه آيا مى توانيم كلمه «رحمن» را با معنايى كه براى آن گفتيم براى خداوند
اسم عَلَم بدانيم؛ مانند لفظ «خدا» و لفظ «الله» و ساير الفاظى كه در لغات ديگر
اسم مخصوص خداوند است؟ و دليل اين وجه آيات ذيل است كه بدون در نظر داشت روشن
وصفيت مذكور در حق خداوند به كار رفته است:
1-
هذا ما وَعَدَ الرَّحْمنُ وَ صَدَقَ الْمُرْسَلُونَ (يس: 52)
2-
وَ ما أَنْزَلَ الرَّحْمنُ مِنْ شَيْءٍ (يس: 15)
3-
الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ (الرحمن: 1- 2)
و
آيات زياد ديگرى. و اللّه العالم.
فايدهمهم
گفتيم
كه رحمت رحمانيه و رحيميه قوى ترين سبب إتصال بندگان به خداوند مىشود لذا لفظ
رحمن و رحيم مكرراً در قرآن مجيد ذكر شده و نيز صفاتى كه مصاديق اين دو رحمت است
بسيار در كتاب و كلام خدا به چشم مى خورد.
الْحَمْدُ
لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ؛ ربوبيت نيز به نوبت خود مصداق رحمت
رحمانيه است؛ كلمه ربّ بيشتر از 950 مرتبه در قرآن مجيد بكار رفته است.
[1] - صراط الحق ج 1 ص 259- 262 طبعه ذوى القربى بقم. و
هى الطبعة الثالثة و محل الطبع الثانى المشهد الرضوى و مكان الطبع الاول النجف
الاشرف.