7- غالب دستورات دينى براى
تربيت روح و تقويت معنوى و اخلاق بشر است و اكثر انسانها هوس باز و طرفدار لعب و
لهو و عياشى و شهوترانى مى باشند، لذا طبع آنها با تعليمات دينى ناسازگار است و
اين موضوع حتّى در قرن بيست و يكم و بلند رفتن فكر بشر نيز محسوس است.
8-
محسوس نبودن خداوند و روز قيامت و نبوّت انبياء و نسبت دادن معجزات محسوس- كه
تعداد آنها كم بوده- به سحر و جادو.
9-
سخت بودن انصراف از محرمات و هوسها و التزام به واجبات.
10-
وسوسه پول داران و آنانى كه منافع شان از دين به خطر ميافتاد در بين مردم فقير
خصوصاً كه محتاج به آنان بوده اند.
11-
وسوسه شيطان.
حشر كفّار چگونه است
«وَ
نَحْشُرُهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ عَلى وُجُوهِهِمْ عُمْياً وَ بُكْماً وَ صُمًّا
مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ كُلَّما خَبَتْ زِدْناهُمْ سَعِيراً» (الإسراء:
97) روز قيامت آنان را بر روى هاى شان محشور مىكنيم در حالىكه كور و گنگ و كر
هستند جايگاه شان جهنم است و هر وقت آتش آن فرو نشيند شعله آن را زياد مىكنيم.
آيا كفّار واقعاً كور و گنگ و كر مى شوند، يا نه اين صفات به عنوان اين كه واقعيت
را نمى بينند و نمى شنوند و نه به آن اقرار مىكنند. در حق آنان گفته شده.
بعيد
نيست كه اين سه صفت در بعضى از مواقف قيامت واقعى باشد و قرينه آن جمله اوّلست كه
مى فرمايد كفّار را در قيامت بر روى شان حشر مىكنيم؛ ولى در مواقف ديگر، چشم و
گوش و زبان آنان فعاليت فيزيكى دارند كه از آيه 53 سوره كهف و آيه 12 و 13 فرقان
به دست مىآيد. از آخر آيه دانسته مىشود كه شعله ورى آتش مرتبه قوى و مرتبه ضعيف
يا مراتب شديد و ضعيف دارد؛ ولى اتومات و خود كار است هر وقت ضعيف مىشود