دارد. به هر حال أنبياى مذكور
(على نبينا و آله و (عليهم السلام) در اجسام برزخيه بوده اند و از نظر عقلى مانعى
ندارد كه چشمان پيامبر اجسام برزخيه أنبياء و اجسام لطيفه ملائكه را با قدرتى كه
خدا مىدهد ببيند. والله العالم بالحال.
توكّل پايگاه اصلى و عمومى مخلوق
«..
أَلَّا تَتَّخِذُوا مِنْ دُونِي وَكِيلًا، ذُرِّيَّةَ مَنْ حَمَلْنا مَعَ نُوحٍ
إِنَّهُ كانَ عَبْداً شَكُوراً» (الإسراء:- 3 2)[1]؛
به موسى كتاب را داديم و آنرا هدايت براى بنى اسرائيل قرار داديم (و گفتيم) كه غير
از من وكيل (و تكيه گاه معتمدى) نگيريد.
در
جهان وسيع مادّى و روحانى براى همه موجودات با شعور وبى شعور[2]
محل إتّكاى جز واجب الوجود كه خالق كائنات است. وجود ندارد. و إعتماد همه جانبه
كائنات (ريز و بزرگ ثابت و موقّت، ساكن ومتحرّك) در ابتداى وجود ثانيه ها و دقايق
بقاءً و استمراراً چه زنده و چه مرده، بر إراده نافذ اوست.
سؤال:
مگر قانون علّيت و سببيت عامّه در سراسر كائنات و كهكشان حكومت ندارد؟
جواب:
چرا، و اين قانون عمومى غير قابل إستثناء و خلل ناپذير است ولكن اين قاعده مخلوق
خلّاق جهان و قوانين مستحكم آن مىباشد. «وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُ
الْأَمْرُ كُلُّهُ فَاعْبُدْهُ وَ تَوَكَّلْ عَلَيْهِ ..» (هود:
123)؛ آنچه كه عقل و علم گفته اند كه براى هيچ معلول جز يك علّت تامّه وجود ندارد،
درست است ولى در خصوص علل عرضيه، و اما در اسباب طوليه ممكن است چندين
[1] - آيه دوم با آيه اول هيچ مناسبتى ندارد و اين عادت
قرآن است كه در بسيارى از آيات مشهود است و مفسّرينى كه عهده دار اثبات مناسبت بين
همه آيات شده اند و هر جا پيوند هاى خيالى و بدور از ذوق بيان مىكنند ضعف سليقه
خود را بيان مى دارند و موجب ضياع وقت خود و ديگران مىشوند.
[2] - در نظر ابتدايى جماد و نبات بى شعورند ولى در
حقيقت شايد هيچ چيزى بى شعور نباشد« وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ
بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ إِنَّهُ كانَ حَلِيماً
غَفُوراً» الإسراء: 44« وَ سَخَّرْنا مَعَ داوُدَ الْجِبالَ يُسَبِّحْنَ وَ
الطَّيْرَ وَ كُنَّا فاعِلِينَ الأنبياء: 79