ولى حُسن عبادت و استحباب آن از
حضرت نبوى ساقط نشده است. و لذا در مرض موت خود، نماز را در مسجد انجام داد.
بلى
اگر مراد به يقين، موت باشد آيه دليلى بر سقوط لزوم عبادت از ايشان هم نيست. ولى
اين تفسير جز شهرت تفسرى كه معتبر نيست دليلى قوى ندارد.
انصراف
يقين به همان عقايد دينى و مراتب معارف و كمالى مىباشد كه معلول مكارم اخلاق و
عبادت است. والله العالم.
پيامبر
اسلام بعد از نزول وحى هرچند داراى يقين بود ولى متعلق يقين از نظر عرض و طول و
سعه معارف بسيار مراتب متعددى دارد كه درجات كبير آن در قرآن بيان شده[1]
و به مقدار مراتب أنبياء «تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ
عَلى بَعْضٍ ...» (البقرة: 253) متفاوت است، درجه يقين آن حضرت (ص) در ابتداء هرچند
از درجه يقين نهايى بسيارى از عابدين اولين و آخرين كمّاً و كيفاً ممكن است خيلى
بالاتر باشد ولى نسبت به نفس مقدسه مطهره و واسعهى او مرحلهى ابتدايى باشد. و
بايد در طول عمر بوسيله عبادات و ترويج دين و غيره به حد كمال خود كه براى او ممكن
است برسد و ما نبايد كار پاكان را بكار خود قياس كنيم.