مى زيست) و سپس داروين دانشمند
جانور شناس انگليسى كه در قرن نوزدهم مى زيست، نظرات خود را در زمينه تكامل انوع
با دلائل تازهاى عرضه كرد.
ولى
در محافل علوم طبيعى امروز شك نيست كه اكثريت دانشمندان طرفدار فرضيهاى تكامل
هستند.
دلائل طرفداران تكامل
به
آسانى مى توان استدلالات آنها را در سه قسمت خلاصه كرد:
نخست:
دلائلى است كه از «ديرين شناسى» و به اصطلاح مطالعهاى روى «فسيلها»؛ يعنى اسكلت
هاى متحجر شده؟ موجودات زنده گذشته، آورده اند آنها معتقدند مطالعات طبقات مختلف
زمين نشان مىدهد كه موجودات زنده از صورتهاى سادهتر به صورتهاى كاملتر و پيچيده
تر تغيير شكل داده اند.
تنها
راهى كه اختلاف و تفاوت فسيلها را مى توان با آن تفسير كرد، همين فرضيهاى تكامل
است.
دليل
ديگر قرائنى است كه از «تشريح مقايسهاى» جمع آورى كردهاند، آنها طى بحثهاى مفصل
و طولانى مىگويند: هنگامى كه استخوان بندى حيوانات مختلف را تشريح كرده، باهم
مقايسه كنيم، شباهت زيادى درآنها مى بينيم كه نشان مىدهد، همه از يك اصل گرفته
شدهاند.
بالآخره
سومين دليل آنها قراينى است كه از «جنين شناسى» به دست آورده اند و معتقدند، اگر
حيوانات را در حالت «جنينى» كه هنوز تكامل لازم را نيافته اند در كنار هم بگذاريم
خواهيم ديد كه جنينها قبل از تكامل در شكم مادر، يا در درون تخم تا چه اندازه باهم
شباهت دارند، اين نيز تأييد مىكند كه همه اى آنها در آغاز از يك اصل گرفته
شدهاند.