خداوندا؛ تو شاهد باش كه اين
بنده فقير برحمت تو براى اخوت اسلامى خصوصاً بعد از دوران جهاد، زحمت كشيدهام هم
تبليغ كردهام و هم پول مصرف كردهام و هم به اهميت آن إعتقاد داشتهام. خداوندا؛
زحمتهاى مرا مؤثر بگردان و شوراى اخوت ما را در كابل و ولايات و ولسوالىهاى متعدد
در به وجود آوردن محبت و برادرى و همكارى براى ترويج اسلام، موفق بگردان و دشمنان
كافر و يا احمق اخوت اسلامى را، ناكام بدار، و اين عمل جزيى ولى مخلصانه اين بنده
خود را قبول بفرما. آمين رب العالمين.
سخنى در باره ناصبىها
در
مجموع از روايات، براى ناصبىها، مىتوان سه درجه را به دست آورد:
1-
مخالفت و دشمنى باشيعيان پيرو اهل البيت (ع)
2-
مخالفت هاى متفرقه اجتهادى با ائمه اهل البيت (ع)
3-
قرار دادن بغض اهل البيت (ع) جزء دين خود.
دو
قسم اول كار خوبى نيست؛ بلكه دشمنى با شيعيان كه همه مسلمان هستند جايز نيست. و
دوستى اهل البيت (ع) وقتى در نظر اهل سنت از اركان إيمان باشد، طبعاً دشمنى هاى
پراگنده هم حرام است، بلى مخالفتهاى اجتهادى براى آنانى كه به إمامت ائمه (ع) از
روى دليل إعتقاد ندارند، اشكال ندارد.
به
هر حال حرمت دشمنى موجب خروج از اسلام نمىشود. و بالاخره دو دسته فوق مسلمان
هستند و بايد با هم تفاهم د اشته باشيم. مسلمانان بايد تلاش كنند بين شان، أخوت
اسلامى و همكارى دينى بر قرار باشد و اهل البيت (ع) در أحاديث اهل سنت، مقام بلندى
دارند، دشمنى با مسلمانان شيعه و سنى جايزنيست.
مرتبه
اى سوم از ناصبيها، در نظر مشهور علماى إماميه منكر يكى از ضروريات دين اسلام است
(كه محبت اهلالبيت فرض و بغض آنان حرام است) لذا در نظر شيعه، حكم منكرين