نام کتاب : گزيده شناخت نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 311
65) را از موارد نسخ مىشمرد،[1]
اما در پايان عمر، با عبور از نظر استاد خويش، آية اللَّه خويى رحمه الله، نسخ
همين آيات را نيز مقبول ندانسته، براى هر يك از آنها، تفسير و برداشتهاى نوينى
ارائه داد.[2]
نظريه
نتيجه
به دست آمده از مجموعه مباحث پيشين را اين گونه خلاصه مىكنيم:
1.
نسخ به معناى تنافى برخى آيات قرآن با برخى ديگر، مطلقاً در اين كتاب آسمانى وجود
ندارد[3] و چنين معنايى از واژه نسخ،
در كاربردهاى قرآنى و روايى، نمىتواند مراد باشد.
2.
در آياتى از قرآن و روايات فراوانى از پيامبر صلى الله عليه و آله و اهل بيت عليهم
السلام، به صراحت اعلام شده است كه شمارى از آيات قرآن، نسخ گرديده است. از اين
رو، انكار كلى وجود نسخ در قرآن، صحيح نيست و با آيات و روايات معارض است.
3.
با توجه به فراوانى آيات و روايات اشارهكننده به نسخ در قرآن، ادعاى محدود بودن
نسخ به يك مورد نيز تمام نيست. حتى پذيرش دو يا سه مورد نسخ در قرآن نيز نمىتواند
تبيينگر اين شمار از آيات و روايات دال بر نسخ در قرآن باشد.
4.
اشكال اصلى در اين مبحث، ناشى از خلط معناى لغوى واژه نسخ با معناى اصطلاحى آن
است. همان گونه كه قبلًا بيان شد، معناى لغوى نسخ، هر گونه تغيير، تبديل، تخصيص و
تقييد را شامل مىشود، در حالى كه معناى اصطلاحى واژه نسخ (بويژه در مباحث اصول
فقه)، تنها به تنافى غير قابل جمع ميان دو حكم و اعتبار شرعى نظر دارد.
اصطلاح
«نسخ» مربوط به دوره ميانى و متأخر است. از اين رو نمىتوان واژه نسخ