82.
امام على عليه السلام: ميخهاى (كوههاى) خود را محكم و ارتفاعاتش را
استوار ساخت و چشمههايش را روان گردانيد و درّههايش را شكافت. پس آنچه او بنا
كرده، سست نيست و آنچه او نيرو بخشيده، ناتوان نيست.[3]
و-
پيدايش گيتى
قرآن
«سپس
به آسمان پرداخت و آن، دودى بود. پس به آن و به زمين فرمود: «به ميل يا با بىميلى
بياييد». آن دو گفتند: با فرمانپذيرى و ميل آمديم».[4]
«آيا
آفرينش شما دشوارتر است، يا آسمانى كه [او] آن را بر پا كرده است؟ سقفش را بر
افراشت و آن را [به اندازه معيّن] درست كرد، و شَبَش را تيره و روزش را آشكار
گردانيد. پس از آن، زمين را با غلتانيدن گسترد، آبش و چراگاهش را از آن، بيرون
آورد
[1]. امام عليه السلام تأكيد
مىكند كه خداى سبحان، وقتى كوهها را در زمين آفريد، براى هر كوهى ريشهاى در
زمين نهاد كه اين ريشه، همان ميخ است. اين ميخ يا ريشه، دو كاركرد دارد: اوّل، حفظ
كوه از افتادن و لغزيدن. دوم، اين كه اين ريشه فرو رفته در پوسته زمين، خود،
لايههاى زمين را به يكديگر محكم مىكند و آنها را از حركت و تكان، باز مىدارد،
درست مانند ميخكوب كردن صفحات فلزّى به يكديگر كه ما انجام مىدهيم. اين، كاركرد
كوهها نسبت به ثبات زمين است؛ امّا كاركرد كوهها نسبت به استقرار زندگى انسان،
اين است كه وجود كوهها در زمين، خاك و صخرههاى موجود در سطح زمين را از جا به جا
شدن و از بين رفتن، حفظ مىكند و آنها را از تأثير توفانها و گردبادها، نگه
مىدارد و بدين سان، زمينه برقرارى يك زندگى انسانى و يكنواخت در كوهها و دشتها
و درّهها، فراهم مىآيد. اگر سطح زمين، يكسره هموار و بدون كوه و ارتفاعات
مىبود، همواره در معرض تغيير قرار داشت و دستخوش دگرگونى مىشد.