لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي كَبَدٍ[1] و إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسانَ
مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْناهُ سَمِيعاً بَصِيراً[2] مىتوان به اين نتيجه رسيد كه خلقت و زندگى انسان آميخته با صبر است
و بدون آن از عهده امتحانات و بلاياى روزگار برنمىآيد. پس كسى كه در ايجاد و
تثبيت فضيلت صبر در خود موفقتر باشد، با ارتقاء صفات انسانى خويش، موفقيت خود را
نيز تضمين كرده است.
واژهشناسى
صبر
«صبر»
در لغت به معناى خويشتندارى از جزع و فزع هنگام سختى است.[3]
برخى، صبر را خصلتى مركب از وقار و شجاعت دانستهاند[4]
و برخى صبر را نگهدارى نفس از بىتابى، غضب، زبان از شِكوِه و شكايت، و جوارح از
تشويش و كارهايى چون گريبان چاك زدن دانستهاند.[5]
قرآن كريم نيز صبر را برابر جزع و بىتابى دانسته است.[6]
ازاينرو صبر به معناى «خودنگهدارى و ثبات» است.[7]
بر اين اساس صبر يكى از صفات بازدارنده است و آدمى را از بىتابى و عنان اختيار از
كف دادن باز مىدارد و نشانگر توان بالاى تحمل سختىها و مقاومت در برابر
ناملايمات است. انسان صبور، بر خود مسلط است و به سبب