اسباب ظاهرى روبهرو مىشود و درمىيابد [و قهراً بعضى از اسباب است
نه همه آن] اعتماد و اتكا نكند، بلكه معتقد باشد كه اثر و خاصيت هر سببى را
خداوند به آن افاضه كرده است و در رسيدن به غرض و هدف خود، به پروردگارش اتكا كند.[1]
بنابراين
همه اسباب و ابزار، تحت سيطره الهى است و بايد علىرغم بهره بردن از آنها به خدا
چشم اميد داشت و به هيچ وسيلهاى نگاه استقلالى نداشت؛ يعنى اگر امكان بهرهمندى
از يكى از اسباب و وسايل فراهم نشد، دنيا به آخر نمىرسد؛ زيرا خداوند به اسباب
بىشمارى سيطره دارد كه در صورت توكّل انسان به او، جايگزين مىكند.
4.
صبر و شكيبايى
مرحله
ديگر براى شكلگيرى حقيقت توكّل و اطمينان به رسيدن به هدف، صبر و شكيبايى بر
انواع مشكلات در مسير رسيدن به مقصود است. بىترديد، صبر يكى از مهمترين لوازم
توكّل حقيقى است و بدون آن، اميدى به سرانجام نيكو براى تلاشهاى خويش، حتى با
توكّل بر خدا نيست. ممكن است كسى به خدا توكّل كند و حركتى را به قصد رسيدن به
هدفى آغاز كند، اما بر مشكلات آن شكيبايى نورزد؛ در نتيجه پيش از رسيدن به هدف،
دست از تلاش بردارد و به مقصود نرسد. علامه طباطبايى در تفسير آيه
الَّذِينَ صَبَرُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ[2]
سرانجامِ نيك هجرت مسلمان را كه خداوند وعده كرده بود، در گرو صبر و توكّل دانسته،
مىنويسد: