responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قرآن، كتاب اخلاق نویسنده : سبحانى‌نيا، محمد تقي    جلد : 1  صفحه : 46

عجز و ناتوانى و ابراز آن را لازمه توكّل برشمرده و توكّل بر خدا را به معناى بريدن از غير خدا و اتصال به خدا و اعتماد بر او دانسته است.[1] البته گاهى «وكالت» به معناى «كفالت» دانسته شده است ولى به نظر مى‌رسد وكالت اعم از كفالت است؛ زيرا هر وكيل، كفيل هست، اما هر كفيلى را نمى‌توان وكيل خواند.[2] اما تفاوت «تفويض» با «توكيل» در آن است كه در تفويض، تمام امر بر عهده ديگرى قرار داده مى‌شود و اختيار از خود سلب مى‌گردد اما در توكيل، اختيار و جايگاه موكّل محفوظ است.[3] واژه «وكيل» نيز به معناى كسى است كه اعتماد بر او و واگذارى امور به او تحقق خارجى يافته است. در اين ميان، خداوند مصداق تمام و كمال وكيل است كه در تمام امور بر وكالت بندگانش قادر و حكيم است. ازاين‌رو يكى از نام‌هاى نيكوى او «وكيل» است و كسى جز او وكيل على‌الاطلاق نيست.

معناى اصطلاحى توكّل‌

توكّل در اصطلاح، يعنى تكيه و اعتماد به خدا براى به نتيجه رسيدن كارها و جلب سود و دفع زيان در امور دنيا و آخرت.[4] توكّل، يكى از مراحل سلوك الى‌الله است و «وكيل» كسى است كه از سوى موكّلِ خود، تدبير و سرپرستى كارى را بر عهده مى‌گيرد. و غالباً كسى وكيل مى‌گيرد كه در انجام آن كار «خُبره» نيست و يا «توان» آن را ندارد.


[1]. مجمع البحرين، ج 5، ص 493.

[2]. مفردات ألفاظ القرآن، ص 882.

[3]. التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج 13، ص 193.

[4]. نضرة النعيم، ج 4، ص 1378.

نام کتاب : قرآن، كتاب اخلاق نویسنده : سبحانى‌نيا، محمد تقي    جلد : 1  صفحه : 46
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست