responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قرآن، كتاب اخلاق نویسنده : سبحانى‌نيا، محمد تقي    جلد : 1  صفحه : 33

انواع عزّت انسان‌

با توجه به معانى لغوى «عزّت»، اين مفهوم، مراتبى از شدت و ضعف و كمال و نقصان دارد. بر اين اساس، عزيز مطلق يا همان تواناى حقيقى و مطلق كه شكست‌ناپذير است فقط خداست، اما عزّت در مراتب نازل‌تر براى انسان‌ها نيز ممكن است. انسان‌ها نيز در شرايطى مى‌توانند توانمندى بالايى داشته باشند و عزيز خوانده شوند؛ همانند عزّت فرعون كه ساحران بنى‌اسرائيل پيش از آغاز مبارزه با حضرت موسى (ع) آن را بر زبان جارى كردند و گفتند: «به عزّت فرعون سوگند كه حتماً ما پيروز خواهيم شد»[1] و خداى متعال آن را نفى نفرمود و پس از يادكرد نقل قول ساحران، آن را نيز رد نكرد.

عزّت انسان را مى‌توان به دو نوع تقسيم كرد: استقلالى؛ غير استقلالى. عزّت استقلالى آن است كه انسان، خود يا مخلوق ديگرى را عزيز بداند بى آن كه توانمندى‌اش را مرهون لطف پروردگار و وابسته به عنايت او به شمار آورد. در مقابل، عزّت غير استقلالى، همان توانمندى است كه منشأ آن از ناحيه فرد ديگرى است و از طرف موجود ديگرى عطا شده است. از منظر قرآن كريم، عزيز بودن انسان، شدنى است ولى بايد توجه داشت كه هر عزّتى كه انسان بدان دست مى‌يابد از طرف خداست؛ زيرا غير از خدا، هر چيزى، در ذاتش فقير و ذليل است و چيزى را مالك نيست، مگر آن كه خدا به او ترحم كند و سهمى از عزّت به او بدهد.[2]


[1]. شعرا: 44: وَ قالُوا بِعِزَّةِ فِرْعَوْنَ إِنَّا لَنَحْنُ الْغالِبُونَ.

[2]. ر. ك: ترجمه تفسير الميزان، ج 17، ص 28.

نام کتاب : قرآن، كتاب اخلاق نویسنده : سبحانى‌نيا، محمد تقي    جلد : 1  صفحه : 33
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست