پروردگارا! محبّت مرا در قلب بندگانت بيانداز، آسمانها و زمين را
ضامن روزيم بگردان، ترس از مرا بر قلب دشمنانت بيانداز ... مرا دوست بدار و محبوبم
گردان، گفتار و كردارى كه تو دوست دارى نزد من نيز محبوب گردان تا با لذّت آن را
انجام دهم و با نشاط از آن عمل دست بردارم.[1]
آن
حضرت در قسمتى از زيارت امين الله نيز دوست داشتن و محبوب شدن را از خدا درخواست
مىكند و عرضه مىدارد:
پروردگارا!
مرا به مقدّرات مطمئن گردان ... دوستدار برگزيدگان و اولياى خود قرار ده و در زمين
و آسمانت محبوب گردان.[2]
بر
اساس آنچه گفتيم، القاء دوستى و دشمنى بر قلبها در اختيار انسان نيست اما اسباب
آن را خداوند در اختيار آدمى قرار داده است. ازاينرو ايجاد محبّت و برداشتن آن را
مىتوان از مسير اسبابش به اختيار خود درآورد.[3]
رابطه
مهربانى و محبّت
«حُبّ»
از ماده «ح ب ب» ضد «بُغض» و به معناى علاقه قلبى و دوست داشتن است.[4]
مهربانى، در حقيقت، نرمى و ملايمت در رفتار است.
« اللهم اقذف فى قلوب عبادك محبتى، و ضمن السماوات والأرض رزقى، و
ألق الرعب فى قلوب أعدائك منى ... أحببنى و حببنى، و حبب إلى ما تحب من القول و
العمل حتى أدخل فيه بلذة وأخرج منه بنشاط».