فقر ذاتى انسان و وابستگى به لطف و عنايت خداوند در تمام لحظات و
آنات،[1] نخستين وظيفه انسان برابر
پروردگارش اوج فروتنى و خضوع و اظهار تذلل خواهد بود. بر اين اساس، انسان بايد هم
در ارتباط با همنوعان خويش متلبّس به فضيلت اخلاقى فروتنى باشد و هم در رابطه با
پروردگار خويش اين فضيلت اخلاقى را در حدّ اعلا در خود ايجاد كند؛ پس بدون خصلت
تواضع، نه در پيشگاه خداوند محبوبيت مىيابد و نه نزد همنوعان خويش.
3.
حبّ ذات و نفس
حبّ
انسان نسبت به ذات خويش نيز مستلزم آن است كه نسبت به همنوعانش فروتن باشد. توضيح
آن كه حبّ ذات، از جمله اصيلترين گرايشهاى فطرى موجودات به مفهوم عام و انسان به
طور خاص است. اگر انسان در زندگى خويش همواره به دنبال سعادت، منفعت و آسايش است و
از درد و سختى و خسارت فرار مىكند، به خاطر همان ويژگى حبّ ذات است كه وجودش با
آن سرشته شده است. اين خصلت انسان را اغلب انديشمندان و از جمله انديشمندان مسلمان
تصديق كردهاند.[2] از اين ويژگى، سه خصلت حبّ
بقا، لذّتجويى و كمالخواهى نشأت مىگيرد. قرآن كريم در توصيف انسان مىفرمايد: