نام کتاب : فرهنگ نامه مرثيه سرايى و عزادارى سيد الشهداء نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 52
نقل مىكند كه به گفته ايشان سند آن را به هشام بن حكم مظلوم
مىرسانند كه گفت: روزى بعضى از شيعيان او را دعوت به مجلس عزاى جد بزرگوارش كرد،
عذر خواست كه بايد در آن محضر حاضر باشم. گفت: رخصت بگير. گفت: نشود كه اسم اين مطلب
را در حضورش برد كه طاقت ندارد. گفت: بىاذن بيا، گفت: روز بعد كه مشرف شدم جويا
مىشوم، نتوانم راست گفت. بالاخره او را برد، بعد از آن مشرف شد.
حضرت
جويا شد، بعد از تكرار عرض كرد، فرمود: «گمان دارى من در آنجا نبودم (يا در چنين
مجالس حاضر نمىشوم)» عرض كرد:
جنابت
را در آنجا نديدم. فرمود: «وقتى كه از حجره بيرون آمدى در محل كفشها چيزى نديدى؟»
عرض كرد: جامه در آنجا افتاده بود.
فرمود:
«من بودم كه عبا بر سر كشيدم و روى زمين افتادم».[1]
دروغ
در مرثيهسرايى در عصر حاضر
نمىدانم
تلاشهاى محدث نورى در راه مبارزه با دروغگويى در مرثيهسرايى تا چه اندازه مؤثر
بوده ولى در دوران زندگى ما نيز اگر وضع مرثيهسرايى اسفبارتر از آن چه ايشان
توصيف كرده نباشد، بهتر از آن نيست.
[1]. همان: ص 269، محدث نورى
در ادامه اين نقل مىافزايد:« چون درست حفظ نكردم شايد تحريفى در آن كرده باشم،
خبر مفصل است و بسيار گريهآور، كاش پايه داشت و احتمال صدق در آن مىرفت».
نام کتاب : فرهنگ نامه مرثيه سرايى و عزادارى سيد الشهداء نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 52