100.
الطبقات الكبرى- به نقل از جابر بن عبد اللَّه-: در روزگار عمر، ما نزد او نشسته
بوديم كه كعب الأحبار برخاست و پرسيد: آخرين سخن پيامبر خدا صلى الله عليه و آله
چه بود؟
عمر
گفت: از على بپرس.
گفت:
او كجاست؟
عمر
گفت: او اين جاست.
كعب
از او پرسيد و على عليه السلام پاسخ داد: «او را به سينهام تكيه داده بودم كه سرش
را بر شانهام نهاد و فرمود: نماز، نماز!».
101.
امام على عليه السلام: آخرين حرفى كه پيامبر صلى الله عليه و آله
فرمود، اين بود: «نماز! نماز!». پيامبر صلى الله عليه و آله سرش را بر دامانم
نهاده بود و پيوسته مىفرمود: «نماز! نماز!»، تا آن كه قبض روح شد.
102.
مسند ابن حنبل- به نقل از امّ سلمه-: پايانبخش وصيّت پيامبر خدا صلى الله عليه و
آله، اين بود: «نماز را، نماز را و نيز بردگانتان!». وآن را تكرار كرد، تا آن كه
زبانش از اداى آن، ناتوان و سخنش بريده بريده شد.
103.
شعب الإيمان- به نقل از انَس-: ما هنگام جان دادن پيامبر خدا، نزدش بوديم. سه
بار به ما فرمود: «در باره نماز از خدا پروا كنيد. در باره نماز از خدا پروا
كنيد».
104.
قرب الإسناد- به نقل از بكر بن محمّد ازدى-: نزد امام صادق عليه السلام نشسته
بودم كه ابو بصير از ايشان در باره حور العين پرسيد و گفت: فدايت شوم! آنان از
مخلوقات