نام کتاب : شناخت نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 342
تحريف است و دليل، خودِ قرآن است. نهايت آن كه با اين دليل مىتوان
ثابت كرد كه همه محتواى قرآن موجود بر پيامبر نازل شده است، اما نمىتوان ثابت كرد
همه آن چيزى است كه بر ايشان نازل گشته و چيزى از آن كاسته نشده است.[1]
[2]. اين مطلب از سوى مؤلّف
كتاب( رىشهرى) به اين پژوهش افزوده شده است. شايان ذكر است كه برخى از اقرباى اين
جانب نيز مرحوم كربلايى كاظم را ديده و شاهد اين كرامت بزرگ بودهاند.
[3]. گفتنى است كه شبيه اين حادثه
بر اساس روايتى در عصر امير المؤمنين عليه السلام و به اعجاز آن حضرت براىشخصى به
نام« زادان» اتفاق افتاده( ر. ك: دانشنامه اميرالمؤمنين عليه السلام: ج 1 ص 577).
[4]2. در كتاب داستان حافظ قرآن شدن كربلايى كاظم آمده است:« كربلايى كاظم(
1261- 1337 ش) در روستاى دورافتادهاى به نام ساروق، از توابع فراهان اراك، در
خانوادهاى فقير چشم به جهان گشود و پس از گذراندن ايام كودكى به كار كشاورزى
پرداخت. او چون ساير مردم روستا از خواندن و نوشتن محروم بود و بهرهاى از دانش و
علم نداشت. يك سال، در ماه مبارك رمضان، مبلّغى از سوى آية اللَّه العظمى حاج شيخ
عبدالكريم حايرى به روستاى ايشان اعزام مىشود و در منبر و سخنرانى خود از نماز،
خمس و زكات مىگويد. در ضمن، تأكيد مىكند كه هر مسلمانى حساب سال نداشته باشد و
حقوق مالى خويش را ندهد، نماز و روزهاش صحيح نيست. كسانى كه گندمشان به حدّ نصاب
برسد و زكات و حقّ فقرا را ندهند، مالشان به حرام، مخلوط مىگردد و اگر با عين پول
آن گندمهاى زكات نداده خانه يا لباس تهيه كنند، نماز در آن خانه و با آن لباس،
باطل است. خلاصه او تأكيد مىكند كه مسلمان واقعى بايد به احكام الهى و حلال و
حرام خداوند؛ توجه كند و زكات مالش را بدهد. محمد كاظم كه مىدانست ارباب و مالك
ده، خمس و زكات نمىدهد، ابتدا به او تذكر مىدهد، ولى او اعتنا نمىكند. از اين
رو تصميم مىگيرد روستاى خود را ترك كند و
براى ارباب و مالك ده كار نكند.
هر چه خويشان، بخصوص پدرش، بر ماندن او پافشارى مىكنند، او زير بار نمىرود و
حاضر نمىشود در آن روستا بماند و شبانه از ده فرار مىكند و تقريباً سه سال براى
امرار معاش در دهات ديگر به عملگى و خاركنى مىپردازد، تا با دسترنج حلال، گذران
عمر كند. يك روز مالك ده از محلّ او مطلع مىشود و براى او پيغام مىفرستد كه من
توبه كردهام و خمس و زكات مالم را مىدهم و از تو مىخواهم كه به ده برگردى و نزد
پدرت بمانى. او به روستاى خود بر مىگردد و در زمينى كه ارباب در اختيار او
مىنهد، مشغول كشاورزى مىشود و از
نام کتاب : شناخت نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 342