نام کتاب : شادى و شادكامى از ديدگاه اسلام نویسنده : خطيب، سيد مهدى جلد : 1 صفحه : 38
نتيجه آن كه مردم كشورهاى برخوردار از اقتصاد پيشرفته كه براى كسب
پول، بيش از ساير آرمانها، ارزش قائل هستند، از استاندارد زندگى برخوردار نبوده،
كمتر از زندگى خود، راضىاند. اين، ممكن است بدان خاطر باشد كه فرآيند و بازده
انباشت پول، پس از برآورده ساختن نيازهاى جسمانى، به تأمين نيازهاى اجتماعى و
روانى- كه شادمانى را افزايش مىدهند-، نمىانجامد.[1]
ب.
روابط اجتماعى
فارابى،
بنيانگذار فلسفه سياسى در اسلام است و آثار وى، بيشتر در شرح و توضيح فلسفه ارسطو
و افلاطون است. وى همانند ارسطو اعتقاد دارد كه انسان، طبعاً اجتماعى است و براى
ادامه بقا به اجتماعى بودن، نياز دارد. از نظر وى، آنچه انسان را به تكاپو وا
مىدارد و به زندگى گروهى مىكشانَد، نيازهاى طبيعى اوست. انسانها، بدون يارى
يكديگر، نمىتوانند نيازهاى خود را برآورند و اين امر، جز از طريق روابط اجتماعى،
امكانپذير نيست.[2]
روانشناسان
اجتماعى، بر اين باورند كه رفتار اجتماعى، در خلأ، رُخ نمىدهد ومعلول علّتهاى
متعدّدى است. از همين رو، روانشناسى اجتماعى، به دنبال شناخت عواملى است كه بر
روابط ميانْفردى، تأثير گذاشته، زمينه دلسردى، همبستگى، وابستگى و يا عشق را
فراهم آورده است. از رهگذر همبستگى معنادار جامعه، به دليل روابط اجتماعى مناسب،
پيامدهاى مطلوبى را براى آحاد آن مىتوان متصوّر بود.