نام کتاب : شادى و شادكامى از ديدگاه اسلام نویسنده : خطيب، سيد مهدى جلد : 1 صفحه : 22
الفرح، كنايه از رضايت و سرعتِ پذيرش و حُسنِ پاداش است.
3.
أشر و بطر. «إذا رأيت الهلال فلا تفرح، أى لا تبطر، من الفرح الذى هو الأشر و
البطر، و لكن أذكر ما أنعم الله عليك به؛ زمانى كه هلال] ماه] را
ديدى، شادى مكن؛ يعنى ناسپاسى و شادى غيرعقلايى مكن و نعمتهايى را كه خداوند، به
واسطه آن به تو عطا نموده است، به ياد آور».[1]
فيومى
نيز در كتاب خود، المصباح المنير، به همين تقسيمبندى، پايبند است.[2]
جمعبندى
همان
گونه كه در تعاريف ياد شده اشاره شد، فرح، نقطه مقابل حزن، به معناى سبُكى و باز
شدن دل و انبساط خاطر است كه به واسطه لذّتهاى پايدار و ناپايدار به وجود مىآيد.
بين
فرح و برخى واژگان ديگر، تفاوتهاى ظريفى وجود دارد كه بدانها اشاره مىشود.
سُرور:
انبساطى است كه به واسطه آن، غم واندوه از بين مىرود.
طَرَب:
خارج شدن از حدّ اعتدال در سُرور است.
بَطَر:
گذشتن از مرز طرب است.
اشَر:
گذشتن از حدّ بَطَر است.
فرح:
مطلقِ شادى است كه در تمام مراتب گفته شده، يافت مىشود.