responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شادى و شادكامى از ديدگاه اسلام نویسنده : خطيب، سيد مهدى    جلد : 1  صفحه : 114

ابن منظور و طُرَيحى، ضجر را دل‌تنگى و تنگى، معنا كرده‌اند:

الضجر: القلق من الغم. تضجر: تبرم، مكان ضَجر و ضَجِر: أى ضيق.[1]

ضجر: يقال: ضجر من الشى‌ء فهو ضجر، أى اغتمّ و قلق منه و هو ضجور للمبالغة.[2]

اندوه كلامى، نگرانى و آشفتگى و تحت فشار بودن معانى است كه در كتب لغت در تعريف ضجر، آورده شده است.

نگاهى به كاربردهاى ضجر، در فرهنگ‌هاى لغت، به برداشت ما كمك مى‌كند. ابن فارِس، به تعدادى از اين كاربردها اشاره كرده است. براى نمونه در مورد حيوان، به معناى بسيار آوازه‌خوان است.

ضجر البعير: كثر رغاؤه.

در مورد انسان، به معناى دل‌تنگى است.

فلان ضجر: ضيق النفس.

و در مورد جا و مكان، به معناى تنگى و كمبود جا، آمده است:

مكان ضجر: ضيق.[3]

نهايتاً در تعريف واژه ضَجَر، بايد گفت: ضَجَر، به آشفتگى، ناآرامى و فشارهاى زندگى گفته مى‌شود كه فرد براى فرار از آن‌ها، به ساز و كار دفاعى از طريق تظاهر بيانى روى مى‌آورد.

4. «كسل» و «تَوانى»

اشتراكات معنايى بين «تَوانى» و «كَسَل»، از جمله ضعف و سستى را


[1]. لسان العرب، ج 4، ص 481.

[2]. مجمع البحرين، ج 3، ص 371.

[3]. لسان العرب، ج 5، ص 43.

نام کتاب : شادى و شادكامى از ديدگاه اسلام نویسنده : خطيب، سيد مهدى    جلد : 1  صفحه : 114
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست