نام کتاب : رفتار اخلاقى انسان با خود نویسنده : سبحانىنيا، محمد تقي جلد : 1 صفحه : 197
ارزش شخصيت هر فرد، در گرو روشى است كه اتخاذ مىكند؛ اگر نفس خود
را از پستى بر كنار داشت، رفعت مقام مىيابد، و اگر آن را خوار شمرد، به پستى
مىگرايد.
روانشناسان
معتقدند احترام به خود، به ارزشى كه فرد براى خود قايل است بازمىگردد. هر اندازه
اين ارزش قوىتر و پختهتر باشد، احساس احترام به خود نيز در سطح بالاتر و به طور
فراگيرترى شخصيت فرد را دربر مىگيرد. احساس كرامت و حرمت نفس، در گام نخست باعث
مىشود انسانها نفس خود را محترم شمارند، و به ديگران اجازه حرمتشكنى ندهند؛ و
در گام بعد، به خود نيز اجازه حرمتشكنى ندهند و خويشتن را متقاعد كنند كه نفس
نوعِ انسان را محترم شمارند. برخى روايات دقيقاً به اين نكته اشاره كرده، ميان
مراقبت خويش از افتادن در لغزشها با احساس كرامت نفس، رابطه مستقيم برقرار
مىكند.[1]
آبراهام
مازلو، روانشناس معروف امريكايى، نياز به حرمت و شأن اجتماعى را در كنار نيازهاى
جسمانى، نيازهاى ايمنى، نياز به عشق، محبت و تعلق به ديگران مطرح كرده است.[2]
اما اين نياز در روابط اجتماعى آنگاه برطرف خواهد شد كه فرد، در درون خود، از باور
و احساس خودارزشمندى برخوردار باشد. اين احساس معلول دو عامل است: يكى آگاهى به
جايگاه خود در عالم آفرينش و منزلت خود نزد خداوند- كه بيان آن بهتفصيل گذشت؛ و
دوم اينكه فردْ خود را در جامعه مفيد ببيند و در انجام دادن كارها و وظايف و
تعهداتش موفق باشد. همين عامل باعث شده است روانشناسان و متخصصان علوم تربيتى، به
اتخاذ رفتارى مناسب با كودكان همچون تشويق بجا براى تقويت خودباورى و خودارزشمندى
آنان توصيه كنند. مازلو دراينباره مىگويد: «هنگامى كه نياز احترام به خود، ارضا
شود، شخص احساس اعتمادبهنفس، ارزشمندى، توانايى، قابليت و كفايت مىكند و وجود
خود را در دنيا مفيد و لازم مىيابد؛ اما عقيم ماندن اين نيازها، موجب احساس
حقارت، ضعف و نوميدى مىگردد».[3]
[1]. ر. ك: ميزان الحكمة: ج
4 ص 3335؛ عيون الحكم و المواعظ: ص 439؛ تحف العقول: ص 278 به نقل از امام سجاد(
ع)؛ شرح نهج البلاغة: ج 20 ص 327.