responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درآمدى بر تفسير جامع روايى نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 67

كس به پايه آنان نمى‌رسد.

با عنايت به آنچه بيان شد، به طور خلاصه مى‌توان گفت: ذكر در آيه‌ «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ» چه به معناى «آگاهى» و چه به معناى «قرآن» و يا «ياد خدا» باشد، اهل بيت عليهم السلام كامل‌ترين آگاهان، و اهل قرآن و اهل ياد خدايند، و اگر مقصود از «ذكر»، پيامبر صلى الله عليه و آله باشد، كسى جز اهل بيت عليهم السلام، مصداق ندارد، و با توجّه به عدم تنافى معانى ياد شده با هم، جمع آنها نيز ايرادى ندارد. بنا بر اين، دلالت آيات «ذكر» بر مرجعيّت اهل بيت عليهم السلام در تفسير قرآن، روشن و غير قابل انكار است.

3. فهم حقيقت قرآن توسط راسخان در علم‌

از نظر قرآن كريم، راسخان در علم، به باطن قرآن، دسترس دارند و همانند فرو فرستنده آن، تأويل اين كتاب آسمانى را مى‌دانند:

هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْوِيلِهِ وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ‌.[1]


[1]. آل عمران: آيه 7. سؤالى اين جا مطرح است و آن اين كه:« وَالرَّ سِخُونَ فِى الْعِلْمِ»، آغاز جمله مستقلى است و يا عطف بر« الا اللَّه» است؟ و به عبارت ديگر، آيا معنى آيه اين است كه:« تأويل قرآن را جز خدا و راسخون در علم نمى‌دانند» و يا معنى آن اين است كه« تأويل قرآن را فقط خدا مى‌داند؛ امّا راسخون در علم مى‌گويند گرچه تأويل آيات متشابه را نمى‌دانيم، امّا در برابر همه آنها تسليم هستيم و همه از طرف پروردگار ماست»؟

طرفداران هر يك از اين دو نظريه، براى اثبات عقيده خود، شواهدى آورده‌اند؛ امّا آنچه با قرائن موجود در آيه و روايات مشهور هماهنگ است آن است كه« وَالرَّ سِخُونَ فِى الْعِلْمِ» عطف بر« اللَّه» است؛ زيرا:

اولًا بسيار بعيد به نظر مى‌رسد كه در قرآن آياتى وجود داشته باشد كه اسرار آن را جز خدا نداند! مگر اين آيات براى تربيت و هدايت مردم نازل نشده است؟ پس چگونه ممكن است حتّى پيامبرى كه قرآن بر او نازل شده، از معنا و تأويل آن بى‌خبر باشد؟!

اين درست به آن مى‌ماند كه شخصى كتابى بنويسد كه مفهوم بعضى از جمله‌هاى آن را جز خودش هيچ كس نداند!

ثانياً همان طور كه طَبْرِسى در مجمع البيان مى‌گويد: هيچ گاه در ميان دانشمندان اسلام و مفسّران قرآن، ديده نشده است كه از بحث در باره تفسير آيه‌اى خوددارى كنند و بگويند اين آيه از آياتى است كه جز خدا معنى نهايى آن را نمى‌داند؛ بلكه دائماً براى كشف اسرار و معانى قرآن، همگى تلاش و كوشش داشته‌اند.

ثالثاً اگر منظور، اين باشد كه راسخون در علم در برابر آنچه نمى‌دانند، تسليم هستند، مناسب‌تر اين بود كه گفته شود: راسخون در ايمان چنين هستند؛ زيرا راسخ در علم بودن، متناسب با دانستن تأويل قرآن است، نه با ندانستن و تسليم بودن.

رابعاً روايات فراوانى كه در تفسير آيه، نقل شده، همگى تأييد مى‌كنند كه راسخون در علم، تأويل آيات قرآن را مى‌دانند. بنا بر اين بايد عطف بر كلمه« اللَّه» باشد( ر. ك: تفسير نمونه: ج 2 ص 327 و 328).

نام کتاب : درآمدى بر تفسير جامع روايى نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 67
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست