نام کتاب : دانشنامه امام مهدى بر پايه قرآن، حديث و تاريخ نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 285
سپس فرمود: «خدا مولاى من است و من، ولىّ هر مؤمنى هستم». آن گاه،
دست على عليه السلام را گرفت و فرمود: «هر كه من ولىّ او هستم، اين، ولىّ اوست.
بار خدايا! دوستدار او را دوست بدار و هر كه را با او دشمنى كرد، دشمن بدار».
من
به زيد گفتم: آيا تو خود، اين را از پيامبر خدا شنيدى؟
گفت:
هيچ كس در زير آن درختان نبود، مگر اين كه با چشم خود، آن صحنه را ديد و با گوش
خود، اين سخنان را شنيد.[1]
93.
المستدرك على الصحيحين- به نقل از زيد بن ارقم-: پيامبر صلى الله عليه
و آله ميان مكّه و مدينه، در زير پنج درخت تناور فرود آمد. مردم، زير آن درختها
را جارو كردند. آن گاه، پيامبر خدا صلى الله عليه و آله نماز عصر را خواند و سپس
به سخرانى ايستاد و خداوند را حمد و ثنا گفت و پند و اندرز داد و آنچه را خدا
خواست بگويد، گفت. سپس فرمود: «اى مردم! من دو امر را در ميان شما بر جاى مىنهم
كه اگر از آنها پيروى كنيد، هرگز گمراه نخواهيد شد. آن دو، كتاب خدا، و اهل بيتم
[يعنى] عترتم هستند».
سپس
سه بار فرمود: «آيا مىدانيد كه من به مؤمنان، از خود آنان سزاوارترم؟».
مردم
گفتند: آرى.
پيامبر
خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «هر كه من مولاى اويم، پس على مولاى اوست».[2]
94.
المعجم الكبير- به نقل از يزيد بن حيّان-: نزد زيد بن ارقم رفتيم و گفتيم: تو خير
ديدهاى؛ [زيرا] صحابىِ پيامبر خدا بودهاى و پشت سر او نماز خواندهاى.
زيد
گفت: من خير ديدهام و مىترسم كه براى شرّى، مرگم به تأخير افتاده باشد.
[1]. خصائص أمير المؤمنين
عليه السلام، نسايى: ص 150 ح 79، السنن الكبرى، نسايى: ج 5 ص 130 ح 8464، كنز
العمّال: ج 13 ص 104 ح 36340( به نقل از ابن جرير)؛ كمال الدين: ص 234 ح 45، بحار
الأنوار: ج 37 ص 137 ح 25.
[2]. المستدرك على الصحيحين:
ج 3 ص 118 ح 4577، تاريخ دمشق: ج 42 ص 216، كنز العمّال: ج 1 ص 186 ح 950.
نام کتاب : دانشنامه امام مهدى بر پايه قرآن، حديث و تاريخ نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 285