ارضاى جنسى مى‌پرداختند.

از اين حديث، استفاده مى‌شود كه هرنوع تشابه در ارضاى جنسى مرد به زن و بالعكس، حرام است و انحراف جنسى محسوب مى‌شود. اطلاق اين حديث، شامل هرگونه نقش جنسى زن كه متشابه با عملكرد جنسى مرد باشد نيز مى‌شود، مثلا فرو بردن دست و يا اجزاى ديگر از خود و يا چيز ديگرى بر زن ديگر، به انگيزه شهوى و يا خيال چنين صحنه‌اى و لذت بردن از آن.

از مصاديق اين نوع رفتار نابه‌هنجار جنسى، «يادگارخواهى همراه مبدّل‌پوشى»[1] است كه انجمن روان‌شناسى امريكا (DSM -IV، 1994 م) به نابه‌هنجار بودن آن، تصريح كرده است.

اين انحراف، با ملبّس شدن خيالى يا واقعى به لباس زنانه، به منظور تحريك يا وسيله كمكى براى استمنا و آميزش مشخص است. اين نابه‌هنجارى، معمولا در كودكى يا ابتداى نوجوانى آغاز مى‌شود. با گذشت سال‌ها، بعضى از اين افراد، به مبّدل‌پوش همراه با ملال جنسيتى، طبقه‌بندى شده‌اند. معمولا بيش از يك قطعه از لباس زنانه و اكثرا تمام لباس‌هاى مربوط به زن‌ها مورد استفاده قرار مى‌گيرد.

وقتى ترانس و ستيست، لباس زنانه به تن مى‌كند، ممكن است كه زنانگى چشمگيرى پيدا كند، هرچند معمولا اين حالت، به درجه‌اى كه در ترانس سكسواليسم ديده مى‌شود، نيست.

بدون لباس زنانه، ممكن است چنين مردهايى از نظر ظاهر و شغلى، بيش از حد، مردانه به نظر برسند. زنانه‌پوشى در مرد، ممكن است در طول طيفى كه يك قطب آن، پوشيدن لباس زنانه در خلوت، تنهايى، افسردگى و به همراه احساس گناه و در قطب ديگر، رفتار مشابه به صورت عضويت در جامعه ترانس و ستيست‌ها است، مشاهده شود. بيشتر افراد مبدّل‌پوش، مردان دگر جنس‌گرا هستند كه به لباس زنانه، رو مى‌آورند و معمولا اين نابه‌هنجارى، از نوجوانى شروع مى‌شود.

[1]..Transvestic fetishism