نام کتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد نویسنده : بهشتى، ابراهيم جلد : 1 صفحه : 45
اعتماد داشته
است.[1] طبق اين نقل، وى سؤال ابن
ابىليلا را با اعتراف به اين كه نصّ خاصى وجود ندارد، به استناد روايت ديگرى پاسخ
داده و به نوعى اجتهاد كرده است.
3. جميلبن درّاج
وى فقيهى اهل فتوا، از اصحاب فقيه امام صادق و
امام كاظم (عليهما السلام)، و در شمار اصحاب اجماع است.[2]
روايت او مورد اتفاق است و حتى به جماعتى نسبت دادهشده كه درباره رُوات قبل از او
هم بررسى سند لازم نيست.[3]
صاحب جواهر پس از بيان اين كه طلاق خُلع،
احتياج به صيغه طلاق ندارد، مىگويد: «اين، مذهب جميلبن درّاج است» و سپس به
روايات نيز استناد مىكند.[4] شيخطوسى هم كه گفته احتياج به
صيغه طلاق دارد، برخى از اصحاب ائمّه را به عنوان «متقدّمين» نام برده و ادّعا
كرده كه نظر آنان نيز همين بوده است.[5]
همچنين، جميلبن درّاج درباره مرتدّ ملّى، از
امام باقر و يا صادق (ع) نقل مىكند كه «از مرتد مىخواهند توبه كند و چنانچه توبه
نكرد، كشته مىشود». از حضرت پرسيدند: اگر بعد از توبه، دوباره از اسلام برگشت، چه
حكمى دارد؟ گفت: «از او مىخواهند توبه كند». باز سؤال شد كه اگر بعد از توبه،
براى بار سوم برگشت، چه حكمى دارد؟ گفت:
من در اينباره چيزى نشنيدهام؛ ولى به نظر
من، او به منزله زناكار است كه اگر دوبار حدّ خورد و بار سوم مرتكب آن گناه شد،
كشته مىشود، و اصحاب ما روايت كردهاند كه زانى، در نوبت سوم كشته مىشود.[6]
[1]. الكافى، ج 5، ص 215، ح 12، تهذيب الأحكام، ج 7، ص 65، ح 282.
[5]. آنان عبارتاند از: جعفرو حسنفرزندان بن سماعه، علىبن رباط و
ابنحذيفه( تهذيب الأحكام، ج 8، ص 98، ذيل ح 328 و ح 329، الإستبصار، ج 3، ص 317،
ح 1128).
[6]. قال لم اسمع فى هذا شيئاً، ولكنّه عندى بمنزلة الزانى الّذى يقام
عليه الحدّ مرّتين ثمّ يقتل بعد ذلك( الكافى، ج 6، ص 256، باب حد مرتد، ح 5، تهذيب
الأحكام، ج 10، ص 137، ح 544).
نام کتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد نویسنده : بهشتى، ابراهيم جلد : 1 صفحه : 45