نام کتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد نویسنده : بهشتى، ابراهيم جلد : 1 صفحه : 29
نمىتواند
مصدر تمام تكاليف و جوابگوى همه نيازهاى جامعه در هرعصر و زمان بدون استنباط و
تفريع فروع از اصول باشد.[1]
مشكل تعاريف
گفتنى است كه در بسيارى از اينگونه تعاريف،
«عمل به خبر» بدون قيد است؛ حالْآن كه اخباريان به مطلق اخبار تكيه نمىكنند؛
بلكه با قيود و شرايطى خاصّ، تنها به اخبارى عمل مىكنند كه از ناحيه اهلبيت
(عليهم السلام) رسيده باشد. بنابراين، به همه اخبار نبوى نيز عمل نمىكنند؛ بلكه
از آن ميان، فقط اخبارى مورد تأييد آنان است كه اهلبيت (عليهم السلام) از پيامبر
نقل كرده باشند.[2]
اين كه نويسندگان و پژوهشگرانِ نامبرده،
اشارهاى به قيود «خبر معتبر» از ديد اخباريان نكردهاند، گويا بدان سبب است كه
آنان در اينگونه عبارات، نه در مقام ارائه تعريف؛ كه در پىِ شناساندنِ وجه تمايز
و تفاوتهاى اخباريان با اصوليان بودهاند. هدف، روشن ساختنِ اين نكته بوده است كه
اخباريان كدام بخش از ادلّه گروه مقابل را معتبر نمىشمارند. پس در مقام تبيين
رويكرد اخباريان به حديث نبودهاند تا لازم باشد از ديدگاه آنان درباره حديث معتبر
نيز ياد كنند. پس مىبينيم كه هرچند اخباريان نيز به هرخبرى اعتماد نمىكنند؛ ولى
به هرحال، وجه تمايزشان با اصوليان، در همين «اعتماد به خبر»، تعريف شده است.
اما اگر عبارات يادشده را تعاريفى درباره
اخباريان بينگاريم، باز هم به نظر مىرسد كه بيشترشان شرحالاسماند و حقيقت و
هويت اخباريگرى را بيان نمىكنند. شايد هم نتوان تعريف جامعى براى اين معنا
بهدستداد؛ زيرا بزرگان اخبارى، اختلافات بسيارى درباره ادّله دارند كه باعث
دشوارى تعريف اين مكتب مىشود. برخى از آنان، حجّيت ظواهر قرآن را پذيرفتهاند و
بعضى ديگر، پس از متشابه دانستنِ تمام قرآن، بر اين گماناند كه ظاهر قرآن فقط به
وسيله روايات، محكم
[1]. حكيم متأله بيدآبادى، ص 44. مشابه همين تعريف را با اندكى اختصار،
در اين منابع: دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج 7، مدخل« اخباريان»، احسان قيصرى؛
دائرةالمعارف الإسلامية الشيعية، حسن امين، ج 2، ص 221؛ دايرةالمعارف تشيع، مدخل«
اجتهاد»، ج 2، ص 7.
[2]. در اين زمينه ر. ك: الفوائد المدنية، ملا محمّدامين استرآبادى، ص 47
و 136.
نام کتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد نویسنده : بهشتى، ابراهيم جلد : 1 صفحه : 29