نام کتاب : خاطره هاى آموزنده نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 263
4/ 38 خاطرهاى از رهبر شيعيان مدينه
يكى از خاطرات بسيار آموزنده، خاطرهاى است كه در سفر حج، مكرّر از مرحوم حجة الاسلام و المسلمين شيخ محمّدعلى العَمْرى[1] رهبر شيعيان مدينه شنيدم. ايشان مىفرمود:
در سال 1372 هجرى قمرى در شهر مدينه ميان جوانان شيعه و سنّى درگيرى شد و سنّىها مغلوب شدند. اهل تسنّن، به خصوص حاكم مدينه، اين ماجرا را به گونه ديگرى به اطلاع ملك سعود رساندند؛ به اين صورت كه ادعا كردند شيعيان، جوانان ما را از خانههايشان بيرون كردهاند، بدون آن كه به اين آيات قرآن توجه كنند كه خداوند فرموده است: (لا يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ)[2] و (إِنَّما يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ قاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ أَخْرَجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ).[3]
هيئت بزرگى شامل نظاميان، مديران و قضات به مدينه آمدند و تصميم گرفتند كه شيعيان را تنبيه كنند و برخى را اعدام كنند. آنها از بزرگان و ريشسفيدان شيعه، كه من هم يكى از آنان بودم، به بهانه اين كه بين دو طرف آشتى برقرار كنيم، خواستند به آنجا برويم؛ اما وقتى به آنجا رسيديم، ما را زندانى كردند و يك شب را در زندان آل سعود به صبح رسانديم.