پيش از انقلاب شكوهمند اسلامى، چند سالى پشت سر هم موفّق شدم به مكّه بروم؛ گاهى به عنوان حج و گاهى به عنوان عمره.
در يكى از سالها كه مىخواستم به عمره بروم، در ايران مريض شدم به مرض كليه، كليه من سنگساز بود. رفتم پيش آقاى دكتر عطريان، ايشان عكس گرفتند و گفتند: كليهات مقدارى سنگ ساخته كه از كليه هم حركت كرده و مشكلساز است، عمل كنيد بهتر است.
چند روزى طول كشيد، درد كليهام شديد شد. رفتم بيمارستان پارس، تا نگاه كردند، گفتند: بايد الآن عمل كنيد، اگر الآن عمل نكنيد ممكن است مثلًا به فاصله يك ساعت تا دو ساعت حال بدى پيدا كنيد و برگرديد همين جا.
من كه با ماشين يكى از دوستان به بيمارستان رفته بودم، گفتم: فعلًا آمادگى ندارم، اجازه بدهيد بروم منزل بعد ببينم چه مىشود.
منزل دردم شديد شد. يك مُسكنى به من معرفى كردند، قطره خوراكى به نام ظاهراً «پارلُفين»، اين قطره را مىريختم در آب و سر مىكشيدم، بعد دو سه ساعتى حالم خوب مىشد، مجدداً درد آغاز مىشد.
[1]. رياست ديوان عالى كشور در دوران رهبرى حضرت امام خمينى رحمه الله.
نام کتاب : خاطره هاى آموزنده نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 241