نام کتاب : خاطره هاى آموزنده نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 207
4/ 13 قبولى حج
يكى از دوستان اهل علم كه مايل نيست نام او را ببرم، خاطره جالبى از يكى از سفرهاى خود براى اينجانب تعريف كرد كه به تقاضاى من آن را مكتوب كرد. متن نوشته ايشان چنين است:
قبل از پيروزى انقلاب و در سالهاى اقامت در كرمانشاه چندين بار زمينه انجام حج تمتّع برايم پيش آمد. يك سال به جهت موقعيت خاص انقلاب و نيازى كه به بنده در منطقه بود و بعد از آن هم چون تحت تعقيب و فرارى بودم، از اين عبادت جامع البركات محروم شدم. پس از پيروزى هم در سالهاى اوّليه انقلاب به جهت شرايط حساس منطقه، به رغم اين كه دعوت مىشدم، باز محروم ماندم.
يك سال در روز بيست و هشتم صفر در حالىكه زيارت حضرت رسول اكرم صلى الله عليه وآله را مىخواندم، به شدت از اينكه تا به حال از زيارت قبر مطهّر آن حضرت محروم ماندهام منقلب شدم و آتشى بىسابقه و غيرقابل وصف، همه وجودم را فرا گرفت و ساعاتى بىاختيار فقط گريه كردم. بعد از همين ماه و در زمان مسئوليت جناب حجة الاسلام و المسلمين موسوى خوئينىها در امور حجاج، به شكلى غيرمنتظره به بعثه دعوت شدم. پس از آن هم با عنايت ربّ متعال و توجهات رسول اكرم صلى الله عليه وآله و اهل بيت عليهم السلام در بيشتر سالها با لطف و محبت نمايندگان مقام معظم رهبرى در حج حضور داشتهام.
نام کتاب : خاطره هاى آموزنده نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 207