آنچه فرشتگان نمىدانستند، اين بود كه انسان از استعدادى برخوردار است كه اگر از آن درست استفاده كند، به نقطهاى از كمال دست مىيابد كه فرشتگان نمىتوانند رسيد.
بنا بر اين، مباهات خدا در واقع، اشاره به پاسخ او به فرشتگان در تبيين حكمت خلقت انسان و ارائه نمونههايى از كمالات اختيارى موجودى است كه ملائكه، حكمت آفرينش او را نمىدانستند يا نمىتوانستند بدانند.
2. با عنايت به آنچه در معناى «مباهات» بيان شد، معلوم مىشود كه چرا خدا به «نمازگزار» مباهات مىكند. مباهات خدا به نمازگزار، نشانه نقش بىبديل نماز در سازندگى انسان و صعود او به قلّه كمالات انسانى است.
خداوند منّان در نخستين مكالمات خود با موسى عليه السلام در تبيين حكمت نماز مىفرمايد:
منم من، خدايى كه جز من معبودى نيست. پس مرا عبادت كن و نماز را براى ياد من به پا دار.
نماز، كاملترين مصداق ياد خداست و نخستين نقش آن در سازندگى انسان، پاكسازى جان از آلودگىهاى اخلاقى و عملى و بالاترين بركات آن، دستيابى به قلّه يقين و معارف شهودى است.